چکیده:
مسئله حمایت از کارگران در ایام بیکاری به دلیل داشتن دو جنبه مهم اقتصادی و اجتماعی همواره هم دلمشغولی دولتها و هم جزو آرمانهای اصیل سازمانهای حقوق بشری و بهطور ویژه سازمان بین الملی کار بوده است. مهمترین نوع حمایتهای قابل اعمال در ایام بیکاری، بیمه بیکاری است که تاریخ آن به زمان بروز اولین پیامدهای شوم بیکاری در کشورهای صنعتی باز میگردد. با بررسی تطبیقی مسئله مذکور در دو کشور ایران و آلمان ضمن روشنشدن معایب و مزایای هر دو نظام مشاهده میشود که تجربه آلمان به عنوان کشوری صنعتی و پیشرو در امر بیمههای اجتماعی در موارد متعددی برای حقوق ایران در این زمینه مفید و قابل بهرهبرداری است (البته با لحاظ تفاوتهای موجود میان دو کشور). حقوق کار ایران در زمینه بیکاری هنوز یک حقوق نسبتا نوپاست و بایسته است که با بهرهبرداری از تجربه موفق کشورهای دیگر و تمسک به استانداردهای سازمان بینالمللی کار، گامهای رو به جلو برداشته شود.مسئله حمایت از کارگران در ایام بیکاری به دلیل داشتن دو جنبه مهم اقتصادی و اجتماعی همواره هم دلمشغولی دولت ها و هم جزو آرمانهای اصیل سازمانهای حقوق بشری و به طور ویژه سازمان بین الملی کار بوده است . مهم ترین نوع حمایت های قابل اعمال در ایام بیکاری، بیمه بیکاری است که تاریخ آن به زمان بروز اولین پیامدهای شوم بیکاری در کشورهای صنعتی باز میگردد. با بررسی تطبیقی مسئله مذکور در دو کشور ایران و آلمان ضمن روشن شدن معایب و مزایای هر دو نظام مشاهده میشود که تجربه آلمان به عنوان کشوری صنعتی و پیشرو در امر بیمه های اجتماعی در موارد متعددی برای حقوق ایران در این زمینه مفید و قابل بهرهبرداری است (البته با لحاظ تفاوتهای موجود میان دو کشور). حقوق کار ایران در زمینه بیکاری هنوز یک حقوق نسبتا نوپاست و بایسته است که با بهرهبرداری از تجربه موفق کشورهای دیگر و تمسک به استانداردهای سازمان بین المللی کار، گامهای رو به جلو برداشته شود.
خلاصه ماشینی:
"پرداخت مبلغ مذکور در ماده ٢٤ صرفا بر عهده کارفرماست و این در حالیست که در خدمات غیربیمه ای تأمین اجتماعی باید دولت مشارکت مؤثر و پررنگی داشته باشد و در برخی موارد از مشارکت کارفرما بهره گیرد، زیرا خدمات موجود در یک نظام تأمین اجتماعی اول و بالذات حقی است برای مردم که بر عهده دولت قرار دارد و دولت مکلف به تأمین آن است (همانطور که در اصل ٢٩ قانون اساسی مورد تأکید قرار گرفته است )، لذا در مواردی که نظام حمایتی و غیر بیمه ای اعمال میشود و دولت دخالتی در آن ندارد نمیتوان قائل به این شد که مزیت مذکور جزیی از نظام تأمین اجتماعی و کمک باشد مگر قرینه خاص دیگری وجود داشته باشد.
دلیل دیگری بر اینکه مزیت مقرر در ماده ٢٤ جزء نظام تأمین اجتماعی نیست اینکه در خدمات ارائه شده از سوی این نظام، استمرار خدمت و مزیت تا از بین رفتن مقطعی و گاهی دائم معضل پیش آمده که نیاز به این پوشش را به وجودآورده است ادامه مییابد درحالیکه در مورد مزیت فوق حتی نمیتوان قائل به مقطعیبودن شد، زیرا حتی بعد کوتاهی از استمرار را نیز در بر نمیگیرد بلکه پرداختی است از سوی کارفرما که یکباره صورت گرفته و تقریبا ماهیت پاداش دارد برای جبران قطع یکباره رابطه کاری با کارگر.
ذکر یک نکته در مورد مقرری بیکاری در ایران حائز اهمیت است و آن اینکه بر اساس ماده ٧ قانون بیمه بیکاری، غیر از مقرری نقدی که به کارگران پرداخت میگردد حمایت های دیگری نیز به طور غیر مستقیم از آنها و افراد تحت تکفلشان به عمل میآید."