چکیده:
یکی از جنبه های زیبای غزل یات عرفی تصویر است . بنابراین دراین مقالـه کوشش شده عناصر تـصویری غزلیـات عرفـی آشـکار شـود؛ از ایـن جهـت عناصری چون تشبیه ، کنایه ، مجاز، پارادوکس و حسامیزی مورد تحلیل قرار گرفته است . در حوزه تشبیهات بیـشتر از تـشبیهات فـشرده و یـا بلیـغ اضـافی بهره گرفته و این نوع تصاویر بیشتر از نوع انتزاعـی و عقلـی و حـسی اسـت ؛ تـشبیهات عرفـی از نظـر سـاختار در غزلیـات از تنـوع برخـوردار مـی باشـد. موضوع مشبه اغلـب خـود شـاعر، معـشوق و مفـاهیم انتزاعـی مـی باشـد و از طرفـی موضـوع مـشبه بـه ، اغلـب عناصـر غیرانتزاعـی چـون طبیعـت و اشـیا می باشد. از انواع استعاره ، نوع کنایی و تشخیص ، بیشترین بسامد را دارا بوده و نیـز از خلاقیـت برخـوردار مـی باشـد. عناصـر سـازنده خیـال او بـه لحـاظ مــستعارمنه بیــشتر طبیعــت و اشــیاء و بــه لحــاظ مــستعاله ، معــشوق و شــاعر می باشد. در غزل او عنـصر غالـب در سـاختار تـشخیص مفـاهیم تجریـدی و انتزاعی می باشد. استعاره فعلی نیز از دیگر ویژگی های تصویری اوسـت کـه به صورت ردیف و یا در داخل ابیات نمود دارد. پارادوکس به صورت بیـانی یا اسـنادی آمـده اسـت ، کـه نـسبت بـه عناصـر پیـشین کمتـر بـه کـار رفتـه و حسامیزی نیز به صورت محدود، با نسبت دادن دو حس ظاهری بـه یکـدیگر و یا نسبت دادن یک حس ظاهری به یک امر ذهنی صورت گرفته است .
خلاصه ماشینی:
"برای مثال در بیت زیر : آسودن جان در زلف معشوق در سبک هندی به عنوان موتیف محـسوب مـی گـردد و هر شاعر به مقدار توانمندی خود از آن بهره گرفته ، اما عرفی آسودن جان در چین زلـف یار را به آسودن مرغ سدره در آشیان مانند کرده است که بـه گونـ ای گویـای تـازگی و زیبایی بیان شاعر است : چــو مــرغ ســدره کــه در آشــیان بیاســاید بــه چیــــن زلــف تــــو جــــــان بیاســاید (۳۰۲.
یکی از راه های تاز گویی عرفی حاصل از تشبیه نهانی یا مضمر اسـت ؛ قبـل از عرفـی شاعران زیادی گیسو و زلف یار را به سنبل مانند کردند اما طریقه تشبیه عرفـی در ایـن گزاره از گونه ای دیگر است و شاعر تصویر چوگان زلفی را به صورت نهانی به سنبل ماننـد می کند در حقیقت مشبه خود از شبکه تصویری برخوردار اسـت و مـشبه بـه (سـنبل ) از اصطلاحات تکراری و قریب است .
با بررسی کـه در غزلیـات عرفـی صـورت گرفتـه بـه ایـن نتیجـه رسیدیم که عناصر طبیعی سازنده خیال استعاره در غزلیات عرفی مبتنی بـر سـنت هـای ادبی قدما بوده و غالب در دواوین شاعران پیش از او دیـده مـی شـود و در حـوزه تـصاویر طبیعی بیشترین توجه شاعر به باغ و گل و گیاهان بوده است .
از دیگر نشانه های سبکی شعر هندی حسامیزی است ؛ عرفی در ابتدای سبک هنـدی قرار دارد به تبع استفاده او از صور خیال نسبت به شعرای بعد از خود کمتـر اسـت ؛ لـذا بسامد این نوع صـور خیـال در سـبک عرفـی بـسیار بـالا نیـست و معمـولا از دو شـیوه حسامیزی بهره گرفته است ."