چکیده:
پرداختن به اندیشه مهدویت از زاویه تمدن پژوهی این ظرفیت را ایجاد می کند که این اندیشه به شکلی ملموس تر در علوم انسانی و مباحث اجتماعی حضور پیدا کند. این پژوهش سعی دارد از زاویه «هویت پژوهی»، نسبتی نظری میان اندیشه مهدویت و مباحث تمدنی مطرح کند. فرهنگ های تمدن زا برای رسیدن به سطح تمدنی، باید به یک «هویت تمدنی» تبدیل شوند که «زایش تمدنی» داشته باشند. «هویت تمدنی»، باور آگاهانه یک ملت از خود بر اساس رسالت تاریخی و مسئولیت ایجاد یک تمدن است.
هویت تمدنی در اندیشه شیعی در افق مهدویت شکل می گیرد و بخشی از آموزه های مربوط به مهدویت درصدد ایجاد چنین هویتی هستند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی الزامات دست یابی به هویت تمدنی در افق مهدوی است؛ الزامات بنیادینی مانند: وحدت اجتماعی، تاریخ مندی، عزت مندی و غیریت.
Considering the messianic ideas and topics from the angle of "identity studies"، provides a capacity for this thought to come into presence in studies in humanities and social sciences. This study aims to find a proportion between the theoretical issues of civilization and Mahdism، from the angle of "identity studies". The civilization creating cultures، in order to achieve the level of civilization، need to a have "civilizational identity" that helps their respective "birth of civilization". "Civilizational identity،" can be based on an informed belief of a nation who feels a historical mission and responsibility to create a civilization.
Civilizational identity in the minds of Shiite messianism can be formed on the horizon and of Mahdism، as a part of the doctrine are trying to create such identities. The main objective of this study was to consider how to achieve the requirements of civilizational identity in Mahdavi horizon. Its basic requirements include elements such as social unity، historicity، esteem and otherness.
خلاصه ماشینی:
"2. تعریف هویت تمدنی با توجه به اینکه مبنای هویت، تشخص افراد است و این تشخص در پرتو روابط اجتماعی برای افراد شکل میگیرد، بر حسب سطح روابط اجتماعی، هویت افراد نیز سطوح مختلفی پیدا میکند.
در اینجا مفهوم هویت تمدنی شبیه مفهوم هویت ملی است؛ چون با وجود مؤلفههای فرهنگی یک جامعه مانند زبان مشترک و آداب و رسوم و حتی دین مشترک، لزوما یک ملت شکل نمیگیرد، بلکه وقتی این مؤلفهها در یک بستر تاریخی مبنای شکلگیری یک هویت جمعی برای آحاد یک جامعه شود، ملتی جدید در مفهوم سیاسی اجتماعی شکل میگیرد.
در هویت تمدنی نیز این گونه است و با وجود فرهنگی با ظرفیت تمدنی لزوما یک تمدن شکل نمیگیرد؛ چرا که مؤلفههای فرهنگی در یک جامعه، مسائل پراکنده و متنوع هستند و تا در یک نسبت هویتی، مبنای وحدت و تشخص جمعی نشوند، نمیتوانند زمینه حرکت اجتماعی فراگیر، منسجم و پیوسته را ایجاد کنند.
مسئله ولایت و امامت در اندیشه شیعه در نسبت با وجود و باور به حضور انسان کامل در یک جامعه تعریف میشود و زمینه وحدت اجتماعی عمیق و پایداری را در متن تاریخ در هویت جمعی شیعیان فراهم کرده است.
هویتی که ذیل عنصر امامت امام مهدی( برای جامعه شیعه شکل میگیرد، از دو جهت قابل توجه است: اول اینکه چون در کنار مسئله مهدویت به جنبه آخرالزمانی و زندگی برتر و متعالی بشر اشاره دارد، افزون بر جنبه وحدتبخشی و هویتی، صورت تمدنی نیز به خود میگیرد که همان هویت تمدنی مهدوی است."