چکیده:
از دیدگاه اندیشمندان امامیه، راز خاتمیت را در جامعیت دین اسلام باید جست؛ بدین معنا که دین اسلام دینی است که از نظر وضع قوانین و تشریع احکام، به همه خواسته های انسان ها جامه عمل پوشانده و پاسخ گوی نیازهای بشر در همه عرصه های زندگی مادی و معنوی است. از سوی دیگر، فلسفه تئوری امامت در اندیشه شیعی، وجود همیشگی شارح و مفسری معصوم در کنار کتاب الهی است که به عنوان شاخص و معیار برای شناخت حق از باطل مطرح باشد و بتواند تفسیری معصومانه از قرآن و دین الهی ارائه کند. با توجه به این نکته، رابطه امامت و مهدویت با خاتمیت، رابطه تلازمی است؛ یعنی لازمه ختم نبوت وجود امام معصوم در کنار کتاب الهی است که دلایل عقلی و نقلی بر این مطلب دلالت دارند. از نگاه عقل، برای ماندگاری یک مکتب، دو چیز لازم و ضروری است: 1. کتاب و متن مورد نیاز؛ 2. معلم و مربی.
قرآن کریم به عنوان متن مورد نیاز برای هدایت مردم از سوی خداوند فرستاده شده است. از دیدگاه امامیه، با رحلت رسول خدا(ص)، امام به عنوان مربی و معلم همواره در کنار قرآن و کتاب الهی بوده است که هم تفسیر و تبیینی معصومانه از آن ارائه کند و هم آن را از تحریف حفظ نماید.
از نگاه دلیل نقلی نیز هم می توان به قرآن و هم به احادیث و روایات استشهاد کرد و با تبیین نقش های امامت در حوزه دین، می توان بر سازگاری امامت با خاتمیت تاکید نمود و به شبهه ناسازگاری این دو با همدیگر پاسخ گفت.
From the perspective of Shiite scholars، the secret of the ultimate of the prophethood of the Mohammad is to be found in the comprehensiveness of Islam. This means that Islam is a religion of laws and legislation provisions، to all human that fulfilled human life in all spheres of material and spiritual wants and needs. On the other hand، in the philosophy and theory of Imamate in Shi'ite thought، there is always an exponent of God's book. The innocent Imams and the final Mahdi serve as the index raised to know right from wrong and can provide innocent interpretation of the Qur'an and the religion of God. Correlation is thus in the relationship between them، which means binding the prophecy in the book of God is infallible Imam. There are intellectual and narrative arguments and reasons that imply this. In the eyes of reason، for protecting a school، two things are required: 1. It requires text books; 2. It requires teachers and coaches. Holy Quran is the text as needed to guide the people of God (which all Islamic sects agree) that has been sent by God. Of the Shiite perspective، after the demise of the Prophet، the Imam serves as a coach and teacher that has always been on the side of the Qur'an، the Holy Book، who innocently explained that and provided and protected it from distortion.
From the perspective of evidence from hadith and traditions، Imamate can also be cited in the Qur'an and the sayings and traditions. By explaining the roles of leadership in the field of religion، it can be compatible with the finality or ultimate prophet and emphasize that leadership and answers the questions and doubts about the incompatibility of the two together.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر، فلسفه امامت در اندیشه شیعی، این است که در کنار کتاب الهی، همواره شارح و مفسر معصومی که بتواند تفسیر معصومانه از قرآن و دین الهی ارائه کند موجود باشد که به عنوان شاخص و معیار برای شناخت حق و باطل مطرح شود.
ولایت در تشریع یعنی در محدوده تفسیر و تبیین آیات و استخراج احکام جدید از آن، تبلیغ دین، امور مربوط به سیاست، تدبیر امور جامعه و نیز ارشاد و راهنمایی و تعلیم و تربیت مردم، بر عهده امام( است؛ زیرا ممکن است بخشی از احکام اسلامی، به سبب ناآمادگی جامعه اسلامی از جهت فکری و فرهنگی و عدم آمادگی ظرف زمانی، به مردم اعلام و ابلاغ نشده باشد و این احکام همچنان در نزد رسول خدا( و ائمه( باقی مانده باشد تا زمینه ابلاغ آنها در ظرف زمانی مناسب فرا رسد.
بنابراین ممکن است بخشی از احکامی که توسط ائمه( به مردم ابلاغ میشود، از این دسته بوده باشند و این هرگز به معنای تشریع حکم توسط امام( نیست که با خاتمیت تنافی پیدا کند و با آن ناسازگار افتد؛ بلکه نقش امام( در تکمیلگری دین عبارت است از استخراج و اعلام حکم یک موضوع یا واقعهای که از قبل، مبانی و قواعد کلی آن در متن دین موجود بوده و توسط خداوند یا پیامبر( تشریع و جعل شده بود.
نتیجهگیری در این نوشتار، در پاسخ به شبهه یادشده دیدگاه سازگاری امامت با خاتمیت مورد بحث و بررسی قرار گرفت و گفته شد فلسفه تئوری امامت در اندیشه شیعی، این است که در کنار کتاب الهی، وجود شارح و مفسری معصوم _ که بتواند تفسیری معصومانه از قرآن و دین الهی ارائه کند _ به عنوان شاخص و معیاری برای شناخت حق و باطل، ضروری است."