چکیده:
حق دستدارمی یا دستارمی، تاسیسی عرفی است که اختصاص به مناطق شمال کشور داشته و خصوصا در مازندران معمول و متداول است و با نامهای «کارافه» و «تبرتراشی» نیز خوانده میشود. حق دستدارمی در این مناطق به عنوان یک عرف مسلم، پذیرفته شده و معاملات راجع به آن بین مردم رایج است. دستدارمی از حقوق وابسته به اراضی و از تاسیساتی است که به طور مستقیم، متخذ از عرف و عادت ناظر بر رابطه حقوقی مالک و زارع در زمین زراعی میباشد. این مفهوم عرفی در برخی قوانین به طور صریح یا ضمنی مورد شناسایی و تایید قرار گرفته است و در رویه قضایی نیز آرای متعددی در تایید آن میتوان یافت. از نظر ماهوی دستدارمی حقی است مالی که شباهت زیادی با حق کسب یا پیشه یا تجارت در اماکن تجاری دارد.
خلاصه ماشینی:
در رابطه با قلمرو حق دستدارمی اولین سؤالی که به ذهن می رسد آن است که آیا این حق برای صاحب آن ایجاد مالکیت نسبت به زمین مورد تصرف می نماید؟ به عبارت دیگر، آیا متصرف و دارنده سند دستدارمی می تواند به استناد تصرفات طولانی مدت خود ادعای مالکیت نسبت به ملک موضوع حق را مطرح کند؟ یا این حق را دارد که برخلاف میل مالک الزام وی را به انتقال ملک بخواهد؟ در حقوق فرانسه ، مرور زمان مملک در کنار مرور زمان مسقط دعوی پذیرفته شده و یکی از مبانی اساسی مالکیت در اموال غیر منقول محسوب می شود که استحکام آن از معاملات ، بیشتر است (آیین دادرسی مدنی و بازرگانی /٢١٦/٢).
سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که آیا مالک می تواند با تقویم و پرداخت ما به ازای حق دستدارمی انتزاع ید متصرف را از ملک خود بخواهد؟ به عبارت دیگر، آیا برای این منظور، اراده مالک به تنهایی کافی است و متصرف ناگزیر از پذیرش آن و تخلیه ملک خواهد بود؟ برخی به استناد اوصاف حق مالکیت از جمله انحصاری و مطلق بودن آن و قاعده تسلیط مندرج در ماده ٣٠ قانون مدنی معتقدند که هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف و انتفاع را دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد و در خصوص حق دستدارمی ، هیچ قانون خاص و آمرانه ای وجود ندارد که حق مالک را نسبت به مایملک خود محدود نموده و دلالت بر عدم قابلیت انتزاع ید از متصرف داشته باشد (حق زارعانه در حقوق ایران /١٧٠).