چکیده:
مثل وحکمت ها قدیمی ترین گونه های ادبیات بشرهستند. اهمیت ضرب المثلهای به جهت آن است که؛ ازذهن وافکارهوشمندان ملل وجامعه تراوش یافته اند.کاربردضرب المثلها درادبیات جنبه ی اصلاحی آن دراخلاق ورفتارجامعه می باشد، بدیهی است که قدرت تاثیرپذیری مثل وحکمت ها نسبت به سایرمنابع از جمله :سخنرانی های طولانی ،یک نوشته ویا حتی یک شعر بیشتراست ؛و ازدیرباز درمیان شعرا، حکیمان ، ادبیان واندیشمندان رایج بوده، وازاین طریق سعی می کردندبا مردم ارتباط برقرارکنندواین مثل ها وحکمت ها با یکدیگردراشتراکند ،بنابراین نهج الفصاحه در بردارنده حکمت ها و ضرب المثلهای فراوانی است که هر کدام از آنها بیانگر مسائل روز جامعه می باشند،و در این تحقیق سعی بر این شده به بررسی مواردی که به صورت مثل ذکر شده اند پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله در پی پاسخ به پرسش های ذیل میباشیم که :1-چرا با وجود جایگاه ارزشمند کتاب نهج الفصاحه در نزد عموم مردم توجه کمتری به آن نسبت به نهج البلاغه دارند؟2-ضرب المثلها و نحوه ی افاده ی معنی در آنها به چه صورت است ؟3-آیا مثلها در زبانهای ملل با یکدیگر در اشتراکند ؟4-نکات مشترک میان ضرب المشلها در نهج الفصاخه ومثلهای فارسی و عربی در چیست ؟ با توجه به بررسی های که انجام شد ،شاید بتوان پاسخ آنها را در فرضیه های زیر یافت: 1-نهج الفصاحه آمیخته است از ظرایف سخن، زیبایی هاونکته های دقیق پیامبر (ص)که خود تفسیر کلام وحی است ، هدایتگر عالم بشریت است و تا عالم بر پاست چنین است وخواهد بود از جمله علتهایی که کمتر بدان توجه شده شاید دشواری و تقریبا ناممکن بودن انتقال تمام زیباییهای سخنان عبرت آموز و حکیمانه پیامبر (ص) در نهج الفصاحه ،به زبان ترجمه و زبان مقصد است.
در قران و احادیث نیز اینگونه ضرب المثلها آشکارا به کار رفته است ،مثلا در این حدیث پیامبر(ص):«من حفر بئرا لاخیه وقع فیه »که مضمون به این صورت در ادبیات فارسی آمده است: چاه مکن که خود افتی بد مکن که بد افتی این قضیه این را نشان میدهد انسان پیش از انجام عمل یا گفته ای که سبب پشیمانی و ندامت میشود خودداری کند و همچنین در حکمت 59نهج البلاغه میخوانیم :«ایاک و ما یعتذرمنه» ترجمه:مبادا کاری انجام دهی که به عذر خواهی روی آوری ."