چکیده:
مسئله ناباروری در ایران، با توجه به برساخت اجتماعی- فرهنگی خاص آن، بعد عمیقتری به خود گرفته است. ناباروری در زمرة مسائلی است که بهنحوی آثار و پیامدهای چندجانبهای برای همسران درگیر بههمراه دارد. دانش پزشکی برای درمان ناباروری روشهای متنوعی را پیشنهاد میکند که ازجملة این روشها میتوان به واگذاری جنین، رحم جایگزین و لقاح آزمایشگاهی اشاره کرد. استفاده از این روشها علاوهبر اینکه میتواند در کمک به باروری همسران موثر باشد، آثار و دلالتهای مثبت و منفی متنوعی بر زندگی افراد نابارور دارد. بهلحاظ روششناختی، در این مطالعه از روش تحلیل پدیدارشناسی تفسیری (IPA) استفاده شده است. دادهها با مشارکت 25 زن درگیر با ناباروری و ازطریق مصاحبة عمیق و پدیدارشناختی زنان مراجعهکننده به یک مرکز درمان ناباروری در قزوین با رعایت حداکثر واریانس اجتماعی- فرهنگی و دموگرافیک مشارکتکنندگان بهدست آمده است. این مطالعه با هدف تجربة زیستة زنان نابارور در راه درمان انجام شده است. در این مطالعه دوازده درونمایة اصلی و چندین درونمایة فرعی استخراج شد که براساس آنها، مفاهیم اصلی این مطالعه بهدست آمد. نتایج نشان میدهد که یکی از مهمترین عوامل ایجادکنندة پریشانیهای روانی و پیامدهای اجتماعی، ناشی از فشار اجتماعی اطرافیان مهم است که آثار مخربی بر آسایش روانی زوجهای نابارور دارد. این زنان، در طول فرآیند درمان، پیوستاری از امید و ناامیدی را تجربه میکنند و در این مسیر از استراتژی مواجهه و راهکارهای متنوعی بهره میگیرند.
خلاصه ماشینی:
"پژوهشهای متعدد نشان داده است که بررسی جنبههای مختلف ناباروری، بدون توجه به بستر فرهنگی- اجتماعی جامعهای که فرد نابارور در آن زندگی میکند، فرایندی ناقص و بیهوده است؛ زیرا این مسئله موضوعی همساز با این عوامل و متأثر از آن است (حسنپور ازغدی، 1392: 20)؛ بنابراین، علم و دستاوردهای آن تأثیر بهسزایی بر جامعه و افراد میگذارد و بهنوعی با تغییر سبک زندگی افراد و درک آنها روبهرو است.
فهرست مضمونهای اصلی و فرعی از منظر زنان نابارور در جستوجوی درمان (رجوع شود به تصویر صفحه) 1) اولین واکنش زنان بعد از آگاهی از ناباروری با توجه به اینکه زنان باروری را امری طبیعی میدانند، مواجهشدن با مسئله ناباروری شوک بزرگی برای آنها و زندگی زناشوییشان است.
براساس این مطالعه، زنان همواره در تلاش بودند تا همسر نابارور خود را مقصر نپندارند، درد و رنج ناباروری او را درک کنند و از آن همچون درد مشترک خانوادگی یاد کنند و زمانی که زن علت ناباروری بود نیز در اغلب موارد بیان میکردند که تحت حمایت همسرشان هستند، اما اکثر زنان با این ترس زندگی میکردند که حمایت همسرانشان مقطعی باشد و در کهنسالی و پیری همسرانشان نداشتن فرزند را بیشتر حس کنند و در آن زمان به همسر دیگری فکرکنند.
با توجه به اینکه ناباروری در جامعة ما تعامل پیچیدهای با روابط اجتماعی، انتظارات و نیازهای اجتماعی دارد، این مسئله و فرآیند درمان آن بیشتر منبع رنج روانی- اجتماعی برای زنان نابارور است که آسیبهای ناشی از آن فراگیر و جدی است و بهشیوههای مختلف بر زندگی زنان سایه افکنده است."