چکیده:
نشاط اجتماعی- اقتصادی در عصر نبوی موجب پیشرفت جامعه شد و پتانسیل حل مسائل اجتماعی- اقتصادی را ایجاد کرد. هدف اصلی مقاله حاضر، شناسایی عوامل تقویتکننده نشاط اجتماعی- اقتصادی (فرضیهیابی) در دوره نبوی است. پارادایم یا مدل این پژوهش، برگرفته از رویکرد روشی استراوس و کوربین تحت عنوان نظریه بازکاوی است. بدین ترتیب، این مقاله بر مبنای تعریف پدیده نشاط اجتماعی، به بررسی عوامل بلاواسطه (شرایط علی)، عوامل باواسطه (شرایط زمینهای و میانجی) و راهبردها و پیامدهای آن در عصر نبوی میپردازد. همچنین، با استفاده از قرآن، روایات و منابع معتبر تاریخی، از طریق نمونهگیری نظری و تعیین حجم براساس اشباع نظری، تحلیل مقایسهای شده است. فرضیه اصلی این است که نگرش و انگیزش مردمی مبتنی بر تکافل اقتصادی تجربهشده تحت مدیریت عقلانی- ارزشی پیامبر (ص) در حوزههای اقتصادی، از طریق پراکنش نهادهای مردمی (مساجد و یاریگری اقتصادی) بر کنش اجتماعی مبتنی بر نشاط اجتماعی- اقتصادی تأثیر داشته است.
The socio-economic vitality of the prophetic era promoted the society and created the potential to solve socio-economic problems. The main purpose of this article is to identify the factors that regenerate socio-economic vitality in the prophetic period. The paradigm or model of this research is derived from the method of Strauss and Corbin's Grounded Theory. Therefore, based on definition of social vitality phenomenon, this article discusses mediating factors (causal conditions), immediate factors (contextual and intermediate conditions) and its strategies and consequences during Prophetic era. Also, a comparative analysis has been performed through Qur’an, authentic historical narratives and sources by theoretical sampling and quantification based on theoretical saturation. The main hypothesis is that popular attitudes and motivations based on economic mutual assistance experienced under the rational-value management of the Prophet (PBUH) in economic domains had influenced social action based on socio-economic vitality through the distribution of popular institutions (mosques and economic assistance).
خلاصه ماشینی:
به نظر می رسد امت ٦ مـسلمان ، بـا تبعیـت از پیامبر خدا در دوره نبوی از نشاط اجتماعی - اقتصادی بالایی برخوردار شدند؛ زیرا آنـان افزون بر مقابله با نظـام اقتـصادی ناعادلانـه فقـر عمـومی ، مـسائل اجتمـاعی -اقتـصادی پیش رویشان مانند تحریم اقتصادی - اجتمـاعی ،٧ مـصادره ی امـوال مـسلمانان در هنگـام 10 هجرت به مدینه ، برخوردهای نظامی متعدد٨ و هزینه هـای ٩ ناشـی از آن را حـل کردنـد، ١.
پیشینه بررسی ها نشان داد که پژوهشی درباره نشاط اجتماعی -اقتصادی در حوزه تاریخ اسلام ، با این عنوان وجود ندارد؛ اگرچه درباره اقتصاد اسلامی پژوهش های بسیاری وجود دارد کـه در برخی به سیره نبوی نیز پرداخته شده است .
٤. صدر، سید محمدباقر (١٤٠٨)، اقتصادنا، قم : مجمع الشهیدالعلمی الثقـافی ، مقـالات بـسیاری نیـز در ایـن ارتباط تدوین شده است ؛ مانند: سعید سیدحسین زاده یزدی و محمدجواد شریف زاده ، (١٣٩٥)، «سیره پیامبر اکرم در مقابله با تهدیدهای اقتصادی »، فصلنامه علمی- پژوهشی اقتصاد اسلامی، س .
روش پژوهش براساس پرسش اصلی در این پژوهش ، برای دستیابی به الگـویی کـه قـادر باشـد عوامـل تقویت کننده و بازدارنده بعد اقتصادی نشاط اجتماعی را در دوره نبوی شناسایی کند، به نظر می رسد بهترین رویکرد روشی ، گرندد تئوری ٧ یا «نظریه بازکاوی » است کـه در برخـی از پژوهش ها با عنوان نظریه زمینه ای یا مبنایی معرفی شده است .
٣. بیهقی ، احمدبن حسین بن علی ،(١٤٢٤)، السنن الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت : دارالکتـب العلمیة ، ج ٦، ص .