چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناسايي و تحليل راهبردهاي كارآفرينانه در صنايع غذايي منتخب است. با توجه به خلا پژوهشي در زمينه راهبردهاي كارآفرينانه در صنايع غذايي، پژوهشي كيفي با درنظرگرفتن رويكرد منبع محور و با استفاده از مدل مزيت رقابتي پتراف تعريف و اجرا شد. جامعه آماري شامل پانزده نفر از كارآفرينان حوزه صنايع غذايي، روش نمونه گيري گلوله برفي و روش جمع آوري داده ها مصاحبه نيمه ساختاريافته بوده است. براي تحليل داده هاي حاصل از مصاحبه نيمه ساختاريافته با كارآفرينان، از روش كدگذاري باز، محوري و انتخابي استفاده شده است. نتيجه تحقيق شناسايي هشت راهبرد كارآفرينانه اي است كه صنايع غذايي براي ايجاد مزيت رقابتي به كار مي گيرند. اين راهبردها عبارت اند از: راهبرد اتحاد، راهبرد توسعه فرانشيز، راهبرد تقليد خلاق، راهبرد نوآوري باز، راهبرد تملك، راهبرد تمركز، راهبرد رشد از مقياس كوچك و راهبرد به كارگيري توانمندي هاي سنتي و بومي.
Finding strategies for gaining superior resources and creating entrepreneurial rent is the main purpose of this research. Here we use resource based view as a lens for finding this type of strategies. For conducting this research، qualitative methods were used and qualitative research questionnaire was formed based on Peteraf model. Finally a total of 8 strategies have been identified and analyzed through interviews with entrepreneurs in selected food industries. These strategies are: Forming Alliances، using Local Potentials، Creative Imitation، Open Innovation، Growth from small-scale، Franchise، Focus Strategy and Entry by acquisition. Findings are expected to improve weak entrepreneurial strategy literature.
خلاصه ماشینی:
درنتیجه ، از آنجاکه یکی از شرایط رسیدن به مزیت رقابتی ایجاد منابع برتر است ، کارآفرینان برای ارضای این شرط باید راهبردهایی را برنامه ریزی و اجرا کنند.
همان طورکه در پیشینۀ تحقیق مشاهده میشود، راهبردهای مورد استفادة کارآفرینان صنایع غذایی در ایران برای ایجاد مزیت رقابتی و رسیدن به رانت کارآفرینانه نامشخص است .
1. Entrepreneurial Rent / شناسایی این راهبردها به دیگر کارآفرینان کمک میکند مراحل ایجاد مزیت رقابتی را سریع تر انجام دهند؛ به عبارت دیگر، هم در امر آموزش به کارآفرینان کمک میکند، هم ادبیات تحقیق راهبرد کارآفرینانه را تکمیل میکند و به دولت برای تصویب قوانین در راستای تسریع ایجاد مزیت رقابتی و افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی کمک میکند.
هدف نهایی تحقیق حاضر یافتن راهبردهای مولد مزیت رقابتی از طریق کسب منابع برتراست ؛ به عبارت دیگر، این تحقیق از تئوری مبتنیبر منابع ١ برای شناسایی آن دسته از راهبردهای کارآفرینانه ای استفاده میکند که به منظور ایجاد مزیت رقابتی به کار گرفته میشوند.
ثانیا این مدل ها فرض میکنند حتی اگر منابع ناهمگن درون یک صنعت یا گروه - از طریق ورود سازمان های جدید- توسعه یابد، این ناهمگنی بسیار کوتاه است ، زیرا منابعی که سازمان ها برای اعمال راهبردهای خود به کار میبرند، بسیار متحرکاند (یعنی در بازار قابل خرید و فروش هستند).
به دلیل کثرت مقوله های عنوان شده و با توجه به روش اشتراوس و کوربین (٢٠١٤)، پژوهشگران نتیجه گرفتند روابط مورد نظر تأیید شده است و میتوان نتیجۀ نهایی را از طریق اطلاعات به دست آمده تأیید کرد (٢٠١٤ ,Strauss &Corbin (.