چکیده:
با وقوع انقلاب ارتباطات ، اندیشمندان حوزه های گوناگون تلاش کرده اند که تاثیر این پدیده را بر حوزه تخصصی خود بررسی کنند. سیاست خارجی و دیپلماسی نیز یکی از حوزه های متاثر از انقلاب ارتباطات و کنش گری رسانه ها بوده و در این راستا، مبحث دیپلماسی رسانه ای شکل گرفته است . با وجود این ، میزان تاثیر و تاثر کارگزاران دیپلماسی و رسانه از یکدیگر و کیفیت رابطه آنها همواره مورد مناظره بوده است . از این رو، مقاله حاضر طی چند مرحله به مسئله نام برده میپردازد. نخست ، جغرافیای مفهومی دیپلماسی رسانه ای در سپهر کلان سیاست خارجی مورد بررسی قرار میگیرد. دوم ، نسبت دیپلماسی و رسانه مورد بحث واقع شده و نشان داده میشود که این نسبت فراتر از رابطه یک طرفه است . به عبارت دیگر، هرچند دستگاه های دیپلماتیک کشورهای مختلف تلاش میکنند که از رسانه ها در راستای منافع کشور متبوع خود بهره برداری کنند اما به طور همزمان ، رسانه ها نیز بستر تفکر و اندیشه تصمیم گیران دیپلماسی را در سپهر عمومی تشکیل میدهند(رابطه ساختاریابانه بین رسانه و دیپلماسی). سرانجام ، چند رهنمود برای توفیق دیپلماسی رسانه ای ارائه میشود.
خلاصه ماشینی:
"- تدوین برنامه های بلندمدت و تلاش برای شناسایی منافع مشترک کشور متبوع با کشور هدف (دیپلماسی رسانه ای در صورتی تأثیرگذار است که بر مبنای ارتباطاتی بلندمدت تنظیم شود که منافع مشترک بین مردم را شناسایی کرده و روی آنها سرمایه گذاری کند)؛ 115 تلاش برای شکل دهی به فضای اطلاعاتی در حد امکان (زیرا یکی از اصول سامان بخش سیاست و اعمال قدرت در عرصه بین المللی است )؛ - لزوم تغییر رویکرد "مخاطبان منفعل " و ضرورت توجه به گوش دادن و رابطه متقابل ؛ - در پیش گرفتن رفتار تعاملی و تبیین شفاف تصمیمات سردبیری؛ - انجام موارد زیر برای اعمال دیپلماسی رسانه ای از طریق شبکه های پراکنده : الف ) تحلیل محتوای کانال های رسانه ای خاص ؛ ب ) مصاحبه با ژورنالیست ها و تولیدکنندگان خبری؛ ج ) رهگیری اهمیت سیاسی و دیپلماتیک رسانه های فراملی در تغییر روابط بین دولت ها، رسانه ها و ملت ها به وسیلۀ تحقیق همگرا و تطبیقی در مورد تولیدکنندگان اخبار، محتوای اخبار و مخاطبان اخبار(بررسی مسائلی مانند تغییر روابط یاد شده و چگونگی اندازه گیری "تأثیر رسانه ها" از سوی متخصصین رسانه و سیاست گذاران از جمله وظایف جوامع علمی، سیاسی و رسانه ای است )؛ - لزوم سازگاری بین علایق دولت هدف و کشور متبوع (در بهترین حالت ) و عدم تضاد علایق دولت هدف و کشور متبوع (در بدترین حالت )؛ - تصمیمات سیاسی و راهبردی باید براساس درستی و انطباق آن با منافع ملی اتخاذ شود نه براساس چیزی که به طور موقت در افکار عمومی محبوبیت داشته یا چیزی که باعث جلب توجه موقت به رسانه میشود؛ - پرهیز از تصمیم گیری عجولانه برای رسیدن به ضرب الاجل های پخش خبر(سیاست گذاران باید به قدرت رسانه توجه کرده و بدانند از آن چگونه در راستای اجرای دیپلماسی رسانه ای استفاده کنند)؛ شفاف سازی یا دست کم شفاف نمایی در خصوص سیاست های اتخاذشده ؛ - لزوم آگاهی کارگزار سیاست خارجی در بهره گیری دیپلماتیک از رسانه ها به تمایز میان سه پدیده زیر و بهره گیری 116 از آن در جهت تقویت منافع ملی؛ این سه پدیده عبارتند از: الف ) رسانه ای کردن : به رفتاری اشاره دارد که در آن رویدادها نه تنها از طریق رسانه ها به مردم منتقل میشوند بلکه رسانه ها وارد فرآیند "رخ دادن " شده و رویدادها را میسازند."