چکیده:
این مقاله در صدد است پس از توضیح کوتاهی که درباره مفهوم کنترل رسانه ای به دست می دهد،
انواع کنترل رسانه ای را برشمرد. مدل دولتی، مدل آزادی، مدل پست مدرن، مدل میانه رو، مدل کانادایی
و مدل چندگانگی از این دست مسائل است که بررسی می شود. مقاله پس از برشمردن خصوصیت هر
کدام از این مدل های کنترل رسانه ای، اصول و قواعد اصلاح طلبانه ای را که در جهت مدل چندگانگی
به کار می رود بر می شمرد. اصول یازده گانه ای که به زعم این مقاله با این پرسش روبه رو می شوند
که آیا هنوز هم اصولی مناسبند؟
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، محور بحث من ، این است که دولت ، چگونه باید فضای عمومی ای را که رسانه ها و ICT در آن عمل میکنند ساختار دهد و اداره کند، که آنها را بر ایفای نقش مناسب خود در مباحث روزمره و حساس اجتماعی و دموکراسی مباحثه ای تشویق کند؟ من در این فرصت کوتاه قصد دارم ، با بازسازی مختصر اصول و مفاهیمیکه مسیحیان اصلاح طلب ، در تاریخ ، برای آرایش دادن سیاست های عمومی و کنترل رسانه های ارتباط جمعی ، و سازمان های رادیو تلویزیونی ، طراحی کرده اند، به این پرسش پاسخ گویم .
مسیحیان اصلاح طلب تاکید میکنند که این اصول ، اخلاقی یا هر چیز دیگر، ذاتی زندگی انسانی ما هستند، که شامل زندگی اجتماعی ، رسانه ای و رادیو - تلویزیونی می شود و بنابراین باید در کل زندگی روزمره ما، تشخیص داده شده ، از آنها استفاده شود.
اکنون باید دید اصول ، یا به قول مو "باید"های تحمیلی ای که اصلاح طلبان مسیحی ، به صورت تاریخی معتقد بودند باید بر رسانه ها و سیاست گذاری عمومی برای رسانه ها تحمیل شود، و آن ها را به این سمت هدایت میکند که از این مدل چندگانگی رسانه های جمعی ، حمایت کنند، چیست ؟ آن گونه که من برداشت کرده ام ، این اصول اصلاح طلبانه را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: ١) نخستین اصل و تعیین کننده ترین شان این است که چگونگی اصول زندگی را، انسان های گناهکار و محدود، فقط به صورت جزئی و موقتی ، آن هم با تشخیص و تامل بر وجوه مختلف مخلوقات خدا، در تمام پیشامدهای زندگی ، آن گونه که در متون مقدس تصویر شده است ، می توانند بفهمند.
8. Bob Goudzwaard, Capitalism and progress: A Diagnosis of Western Society, Toronto: Wedge/ Grand Rapids : Eerdmanw, 1979, xix- xxv.