چکیده:
هدف از این مطالعه، طراحی و تبیین مدل برندسازی با رویکرد تفکر استراتژیک در صنعت ورزش ایران بود. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی و به تناسب رویکرد پژوهش کیفی بود . برای این منظور، به خبرگان حوزة برندسازی مراجعه و از طریق مصاحبه عمیق به جمع آوری داده ها پرداخته شد. روش نمونه گیری در این پژوهش گلوله برفی بود. در نهایت، از بین دادهها 15 مقوله اصلی در سه سطح؛ رفتاری، سازمانی و رویداد استخراج شد. مدل حاصل نمایش سادهای از ساختهای اساسی مدل برندسازی صنعت ورزش ایران بود. مطابق آن، ضمن شناسایی مولفه های موثر بر برندسازی در صنعت ورزش ایران منطق حاکم و چگونگی ارتباط مولفه ها با یکدیگر نیز بیان شد. بنابراین، میتوان از آن به عنوان مبنای عقلانی توسعة برندسازی در صنعت ورزش ایران بهره گرفت.
The essence of science is based on models that are inclusive، rather than fragmented data; because the data can explore، explain، or interpret in frame work. Thus، the lack of reliable models of branding in the sports industry has prompted researchers to try to develop branding model in the sports industry of Iran. The study aims to develop the branding model based on strategic thinking approach in the sports industry of Iran. This study is an exploratory that qualitative research method was used. For this purpose، the branding experts were answered through in-depth interviews. And snowball sampling was used to gather data-collection. By using grounded theory Data coded through three stages of coding and analysis. According the final frame work، 15 main categories at three levels; ethical، organizational and event extracted. This simple display-model of the sports industry's branding is to try to be the basic structure of the sports industry branding. According to finding، the present model can be identified and classified effective components of branding in the sports industry. Ultimately it can be used as basis of intellectual development of branding in the sports industry of Iran.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس، در برندسازی بر خلق شخصیت برند تأکید میشود و چرا که این شخصیت برند است که موجب شکلگیری قضاوتها و تداعیهای برند در ذهن مخاطبان شده و مبنای استراتژیهایی مانند توسعه برند؛ نفوذ در بازار، توسعه بازار و توسعه محصول است (کونکل و فانک Kunkel, Funk,، 2014: 49-67).
با توجه به استراتژی داده بنیاد (گراندد تئوری) این پژوهش، نمونهگیری از آغاز مطالعه بهطور تفصیلی برنامهریزی نشد بلکه به شیوه گلوله برفی و بهموازات پیشرفت پژوهش، متمرکز شد و زمانی پایان پذیرفت که همه دستهبندیها اشباع شدند؛ سپس پژوهش حاضر به بررسی و درک معنای در حال ساخت برند ورزش در ادراک و دیدگاه خبرگان اکادمیک در حوزه ورزش، برندسازی، یا هر دو و نیز مالکان برندهای ورزشی پرداخته است و سعی شده از معنایی که آنها در ذهن داشتند از طریق وارد شدن به حوزهی معنا دهی آنها استخراج شود؛ یعنی مصاحبه با نخبگان و متخصصان حوزه برندسازی ورزشی و اساتید دانشگاهی تا زمانی ادامه یافت که مصاحبه بعدی مطالب تکمیلکنندهای به اجزای تشکیل دهندهی تئوری اضافه نمیکرد.
گروهبندی کدهای محوری در هر مورد و مقایسه آنها، نشان داد که میتوان تمامی کدهای بهدستآمده را در سه گروه اصلی جای داد (جدول شماره 4): 1- سطح رفتاری: کدهایی که مربوط به سطح رفتاری با رویکرد اخلاقی در این نظریه است و بهعنوان بستر و زمینة برندسازی در ورزش هستند.
همچنین، فرا سازمانی بودن برند در صنعت ورزش یعنی اینکه برندسازی در صنعت ورزش سایر ساختارها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد که این یافتهها با نتایج تحقیق روستا (1391) در یک راستا است.