چکیده:
به منظور تعیین مالیات واقعی به نظر میرسد که حسابرسی مالیاتی تاثیر بسزایی بر برآورده شدن انتظارات طرفین داشته باشد به خصوص مودیان مالیاتی که انتظار دارند با انجام حسابرسی مالیاتی، برگ تشخیص مالیاتی دریافت کنند که منطبق با گزارش حسابرس مالیاتی باشد یا حداقل تفاوت زیادی با آن نداشته باشد. با توجه به آنچه که اشاره شد و بر اساس یافتهها و نتایج بررسی و مطالعه ادبیات موضوعی در این مورد، پرسشهای متعددی به ذهن محقق میرسد از جمله اینکه آیا انجام حسابرسی مالیاتی میتواند بر شکاف بین مالیات ابرازی و تخصیصی و یا مالیات ابرازی و قطعی شده تاثیر داشته باشد، بنابراین این تحقیق با هدف بررسی اثر اجرای حسابرسی مالیاتی بررابطه بین مالیات ابرازی، تشخیصی و قطعی اشخاص حقوقی در ایران انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مودیانی از اشخاص حقوقی اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان غربی، شرقی، شرق و جنوب تهران است که طی 3 سال متوالی ، مالیات خود را به حوزه مالیاتی ابراز کردهاند و جامعه آماری تحقیق شامل 1443 پرونده اشخاص حقوقی در بازه زمانی مربوطه است. برای آزمون فرضیههای های پژوهش ازآزمون t وآزمون لون استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از روش اسناد کاوی (اطلاعات واقعی پروندههای مالیاتی) به دست آمده است. نتایج نشان میدهد که اجرای حسابرسی مالیاتی تاثیری بر رابطه بین مالیات ابرازی و تشخیصی و همچنین رابطه بین مالیات ابرازی و قطعی در شرکتهایی که حسابرسی مالیاتی شدهاند ندارد.
This study aimed to investigate the effect of tax audits on relationship between tax expression, diagnostic and definitive. The main purpose of this study is to answer the question of’ dose tax auditing influence on tax expression; diagnostic and definitive. To do so; we used actual tax records of compnies. The statistic research population also includes 1443 companies that have been checked. We have used independent sample test. Required information from method of mining documents is obtained (actual tax records. the findings show not significant relationship between tax expression, diagnostic and definitive in the firms that have been checked also fluctuation between diagnostic and tax expression and definitive in that firms have no different with anothers.
خلاصه ماشینی:
٣- فرضيه سازي و ملاکهاي انتخاب فرضيه موديان مالياتي طبق مفاد تبصره ماده ٢٧٢ قانون ماليات هاي مستقيم مصوب ١٣٨٢ که حسابرسي مالياتي بر اساس آن انجام ميشود انتظار دريافت برگ تشخيص ماليات منطبق با مندرجات گزارش حسابرسي مالياتي را دارند اما عملا در برگ تشخيص صادره مبالغ متفاوت ) بيش تر) از ايشان مطالبه ميشود و آن ها بايد مالياتي بپردازند که از کم و کيف رسيدگي وبررسي ها نسبت به آن اطلاع ندارند بدين پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٣/ بهار ١٣٩٦ منظور قبل از بيان فرضيه هاي تحقيق و متغيرهاي مورد استفاده در آن مباني تئوريکي و تجربي فرضيه ها و داده ها را مورد بررسي قرار ميدهيم : ونگليم پيارات (٢٠١٠) نشان داد که رويکرد جديد حسابرسي مالياتي ميتواند چالشي در سيستم مالياتي ايجاد کرده به نحوي که ماليات دهندگان با رضايت در اجراي ماليات مشارکت داشته به جاي اينکه منتظر بمانند تا پرسنل اداره درآمدها وضع ماليات را به عنوان چيزي که در گذشته اتفاق افتاده است بررسي کنند، بلکه خود آن را مديريت ميکنند سفيري (١٣٨٠) به اين نتيجه رسيد که بين سود ابرازي اشخاص حقوقي حسابرسي شده توسط سازمان حسابرسي و سود مشمول ماليات قطعي شده آن ها توسط اداره مالياتي تفاوت معنادار وجود دارد.