چکیده:
در این مقاله تاثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای سنجش متغیرهای افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی به پیروی از ریاحی و عرب (2011) از یک فرم امتیاز بندی ویژه (با اندکی تعدیل) و برای سنجش مدیریت سود از مدل کوتاری (2005) استفاده شده است. تحلیل دادههای پژوهش از طریق مدلهای رگرسیون خطی چند متغیره و با استفاده از دادههای ترکیبی انجام شده است. تعداد 104 شرکت نمونه آماری پژوهش را تشکیل دادهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی اثر معناداری بر مدیریت سود دارد. بدینترتیب که افزایش افشای اطلاعات مالی منجر به کاهش مدیریت سود شده است در حالیکه با افزایش افشای اطلاعات استراتژیک و غیرمالی مدیریت سود نیز افزایش یافته است. نتایج حاصل در بعد افشای اطلاعات مالی مطابق با یافتههای جو و کیم (2007) و ریاحی و عرب (2011) میباشد.
This research examines the effect of disclosure of strategic, non-financial and financial information on earnings management of companies in Tehran stock exchange. To evaluate disclosure of strategic, non-financial and financial information a grading form such as Riahi and Arab (2011) has been used. Also for measure earnings management Kothari's model (2005) has been used. Results of the research have been analyzed by multi variable liner regression and. The research includes 104 companies as statistical sample. Results show that disclosure of strategic information, nonfinancial and financial has meaningful effect on earning management. In this way, the increase in the disclosure of financial information have been reduced earnings management, while increasing disclosure of strategic and non-financial information earnings management has also increased. the results disclosure of financial information are consistent with the findings of the Jo & Kim (2007) and Riahi & Arab (2011)
خلاصه ماشینی:
سرمايه گذاران و تحليل گران تمايل بالايي به افشاي اطلاعات (عموما اطلاعات مالي و در کنار آن ها اطلاعات غيرمالي و اطلاعات مربوط به استراتژي هاي شرکت ) از جانب شرکت دارند تا از اين طريق بتوانند آينده را بررسي نمايند، ولي با توجه به تئوري نمايندگي و جدايي مالکيت از مديريت ، پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٥/ پائيز ١٣٩٦ ممکن است با توجه به خواسته هاي متفاوت بين مالکان و مديران ، صورت هاي مالي و يادداشت هاي همراه آن نشان دهنده تمامي واقعيت هاي شرکت نباشد و در اين بين يکي از متغيرهايي که مي تواند تحت تأثير سطوح افشاي اطلاعات قرار گيرد مديريت سود ميباشد.
در مجموع شواهد اخير نشان مي دهد که مديريت سود پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٥/ پائيز ١٣٩٦ به يک رويه عمومي در بين شرکت ها تبديل شده و چاره جويي براي محدودکردن آن به يکي از اولويت هاي مقام هاي ناظر بازارهاي سرمايه بدل گرديده است (نوروش و حسيني،١١٨،١٣٨٨) نن چن و همکاران ٩ (٢٠١٣) در پژوهشي به بررسي تأثير قوانين افشا بر مديريت سود ناشي از معاملات با اشخاص وابسته پرداختند و به اين نتيجه رسيدند که به دنبال قوانين افشاي تصويب شده در مديريت سود شرکت هاي تايواني که داراي معاملات اشخاص وابسته با شرکت هاي چيني بوده اند، کاهشي رخ داده است .
Lobo, and Jian Zhou, (2001), "Disclosure Quality and Earnings Management", Asia-Pacific Journal of Accounting and Economics, 8(1), PP.
Mounira Ben ARAB, (2011), "Disclosure Frequency and Earnings Management an Analysis in the Tunisian Context", Journal of Accounting and Taxation, Vol. 3(3), PP.