چکیده:
بازاریابی متعارف ابزار نظام سرمایه داری برای تکمیل زنجیره تولید تا مصرف و پر کردن فاصله میان این دو است. اگرچه بازاریابی متعارف ادعاهایی نظیر افزایش آزادی افراد در انتخاب آزادانه و کمک به بهبود رفاه عمومی در جامعه را دارد، در مقام عمل مشاهداتی در نقطه مقابل این ادعاها دیده می شود. باوجود اینکه نظام سرمایه داری اصل فردگرایی، اختیار و اراده انسان در انتخاب آزادانه را به شدت به رسمیت می شمارد، الگوهای بازاریابی متعارف به این اصل پایبند نبوده و با ابزارهای خود اجازه اعمال کامل عقانیت (حتی از نوع ابزاری) مصرف کنندگان در رفتار خرید را نمی دهند. در نوشتار حاضر تاش شد ابتدا تبیین دقیقی از نقض این ادعا در بازاریابی متعارف ارائه شود. در ادامه نیز به بررسی و لزوم رفع موانع اعمال عقانیت در رفتار خرید مصرف کنندگان از منظر اسامی پرداخته شد. عقانیت مقبول در اندیشه دینی، افقی برتر از لذت طلبی و ابزاری برای رفع امیال دارد. این عقل منشا شناخت همه خوبی ها و رشد و تعالی انسان است. بر اساس بررسی های صورت گرفته، مشخص شد که در نظام سازی اجتماعی دینی در حوزه تبلیغات، ایجاد ممنوعیت یا محدودیت برای اعمال عقانیت دینی مشتریان در فرایند خرید، از خطوط قرمز محسوب می شود. از جمله مثال هایی که منجر به این محدودیت می شود می توان به بزرگ نمایی یا کوچک نمایی، ایجاد فشار اجتماعی و محیطی برای خرید، ایجاد احساس کمبود بدون وجود نیاز حقیقی، ایجاد طمع و حرص و عدم رفع جهل مشتری اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
تبیین اصل لزوم رفع موانع اعمال عقلانیت در رفتار خرید مصرفکننده از منظر اسلامی سعید مسعودی پور 1 چکیده بازاریابی متعارف ابزار نظام سرمایهداری برای تکمیل زنجیرة تولید تا مصرف و پرکردن فاصله میان این دو است.
باوجود اینکه نظام سرمایهداری اصل فردگرایی، اختیار و ارادة انسان در انتخاب آزادانه را بهشدت بهرسمیت میشمارد، الگوهای بازاریابی متعارف به این اصل پایبند نبوده و با ابزارهای خود اجازة اعمال کامل عقلانیت (حتی از نوع ابزاری) مصرفکنندگان در رفتار خرید را نمیدهند.
با این توضیح باید گفت که طراحی و ساماندهی نظامات اجتماعی مرتبط با حیطة کسب و کار مانند بازاریابی و تبلیغات نباید بهگونهاي باشد که عامل ایجاد محدودیت یا مانعیت بر سر اعمال عقلانیت مصرفکنندگان در فرایندهای پیش، حین و پس از خرید شوند؛ چراکه حاکمنشدن عقلانیت در فرایندهای مذکور، منجربه اختلال در تخصیص درآمدی افراد شده و علاوهبر تهدید نظم اجتماعی، تحقق اهداف و غایات حکومت اسلامی را دچار مشکل میکند.
مالک خود، زندگی، کار و اموال خویش است و این امور به خدا، دولت، نهادهای دینی یا دنیوی تعلق ندارد (اصل خویش مالکی)؛ خداوند نظام طبیعی را به بهترین شکل آن خلق کرده و در کارکرد آن دخالت نمیکند (میرمعزی، 1378 ب: ص47)؛ بهعبارتدیگر، غایت و چرایی رفتار بهوسیلة امیال و لذت فردی مشخص می شود و عقل بهعنوان ابزاری استعمال میشود که بهترین راه و مسیر برای تحقق این غایت را ترسیم میکند.