چکیده:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی در رابطه بین روان رنجور خویی با همبودی اضطراب و افسردگی بود.
روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری زنان و مردان ساکن در مناطق مختلف شهر تهران به تعداد تقریبی پنج میلیون نفر بود. تعداد 358 داوطلب شامل 178 مرد و 180 زن از جمعیت عمومی شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند و نسخه کوتاه مقیاس پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کرا (1992)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کارترایت- هاوتون (2003)، مقیاس حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گورسکای، مک نالی، 1986) و مقیاس افسردگی اضطراب استرس لاویباند و لاویباند (1995) را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که روان رنجور خویی، باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی با اضطراب و افسردگی رابطه مثبت دارد. نتایج تحلیل مسیر نیز نقش واسطه ای باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی را در رابطه بین روان رنجور خویی با همبودی اضطراب و افسردگی نشان داد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت اختلال های اضطرابی و افسردگی چندعاملی هستند و افزون بر این در شکل گیری، تداوم و درمان اختلال های اضطرابی و افسردگی، همزمان با روان رنجور خویی، باید به نقش باورهای فراشناختی و حساسیت اضطرابی توجه کرد.
خلاصه ماشینی:
فصلنامه روان شناسي کاربردي، سال ٩، شماره ٢ (٣٤)، تابستان ١٣٩٤، ٢٣-٧ Journal of Applied Psychology, Vol. 9, No. 2 (34), Summer2015, 7-23 نقش واسطه اي باورهاي فراشناختي و حساسيت اضطرابي در رابطه بين روان رنجورخويي با همبودي اضطراب و افسردگي محمدعلي بشارت ١*، حميد بهراميزاده ٢، لادن فتي ٣ و حميدرضا حسن آبادي 4 دريافت مقاله : ٩٣/١١/١٠؛ دريافت نسخه نهايي: ٩٤/٠٤/٢٤؛ پذيرش مقاله :١٣٩٤/٠٥/١٠ چکيده هدف : هدف اصلي اين پژوهش تعيين نقش واسطه اي باورهاي فراشناختي و حساسيت اضطرابي در رابطه بين روان رنجورخويي با همبودي اضطراب و افسردگي بود.
تعداد ٣٥٨ داوطلب شامل ١٧٨ مرد و ١٨٠ زن از جمعيت عمومي شهر تهران در اين پژوهش شرکت کردند و نسخه کوتاه مقياس پنج عاملي شخصيت کاستا و مک کرا (١٩٩٢)، پرسشنامه باورهاي فراشناختي ولز و کارترايت - هاوتون (٢٠٠٣)، مقياس حساسيت اضطرابي (ريس ، پترسون ، گورسکاي ، مک نالي، ١٩٨٦) و مقياس افسردگي اضطراب استرس لاويباند و لاويباند (١٩٩٥) را تکميل کردند.
نتايج تحليل مسير نيز نقش واسطه اي باورهاي فراشناختي و حساسيت اضطرابي را در رابطه بين روان رنجورخويي با همبودي اضطراب و افسردگي نشان داد.
از اين رو هدف اصلي پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه اي باورهاي فراشناختي و حساسيت اضطرابي در رابطه بين روان رنجورخويي با همبودي اضطراب و افسردگي بود و با توجه به ملاحظات نظري و يافته هاي پژوهشي موجود در زمينۀ موضوع مورد بررسي ، فرضيه هاي زير آزمون شد.