چکیده:
در دنیای واقعی کالاهایی وجود دارند که مصرفکنندهگان گرچه حاضرند، با پرداخت هزینه آنها، صاحب آن شوند، ولی امکان تهیه آن توسط بازار وجود ندارد. این کالاها، کالاهای عمومی هستند که همه افراد، از مصرف آنها منتفع میشوند و در مورد آنها، اصطلاحاً بازار شکست میخورد. میزان تولید بهینه کالای عمومی جهت جداکثرسازی مطلوبیت افراد، یکی از شاخصهای سنجش عملکرد دولت است. در این مقاله سه بخش خانوار، بنگاه و دولت- مقام پولی حضور دارند که هر بخش با توجه به محدویتهایی که با آن روبروست، به دنبال بهینهیابی اهداف خود میباشند. نتایج حاصل از بهینهیابی تابع مطلوبیت خانوارها، مقادیر بهینه تقاضای کالای عمومی که متناسب با پرداختی مردم به عنوان مالیات است را ارائه میکند. همچنین بهینهیابی تابع تولید کالای عمومی، میزان تولید بهینه کالا و خدمات عمومی را نتیجه میدهد. مقایسه مقدار بهینه تقاضای کالای عمومی و میزان تولید بهینه آن، نشان میدهد که فاصله زیادی بین مقادیر بهینه وجود دارد.
In the real world, there are commodities that although consumers are willing to pay for them, but they cannot obtain them by market. These goods are public goods that all people will benefit from their use, and about them so-called market fails. One of indicators for evaluation the performance of government is amount of production of public goods. In this regard, the optimal level of the production of public good that maximize households’ utility is very important. In this article, three sections are as follows; households, firms and government-monetary authorities, due to the limitations that each section is faced, each of them is looking to optimize its goals. The results of the optimization household utility function show the optimal level of public good demand that it is proportional to pay people as taxes. Also the results of production function of public good show the optimal level of supply of public goods and services. Compare the optimal amount of demand and supply of public good show that there is a huge gap between optimal levels.
خلاصه ماشینی:
سوالي که مطرح ميشود اين است که در يک تعادل عمومي آيا امکان تعيين يک سطح تعادلي و بهينه از تقاضاي عمومي توسط افراد وجود دارد؟ همچنين با استفاده از تابع توليد معيني از کالاي عمومي ميتوان يک سطح بهينه توليد را مشخص نمود؟ در بسياري از مطالعات براي تعيين سطح بهينه کالاي عمومي، از روش بازي استفاده ميکنند يا با استفاده از عرضه و تقاضاي تنها خود کالاي عمومي به تعيين سطح بهينه آن اقدام مينمايند.
هدف اصلي در اين بررسي، طراحي يک مدل تعادل عمومي متناسب با اقتصاد ايران است که بر اساس تابع مطلوبيت خانوارها، سطح بهينه تقاضاي کالاي عمومي را مشخص کرد.
مطلوبيت کل عمر هر فرد ، به صورت زير است : (رجوع شود به تصویر صفحه) Et عملگر انتظارات عقلايي؛ و به ترتيب متوسط مصرف از کالاي خصوصي و مصرف کالاها و خدمات عمومي ارائه شده توسط دولت در زمان t؛ : اشتغال کل سرانه ؛ Mt مانده هاي اسمي پول ؛ Pt سطح عمومي قيمت ها است و پارامترهاي مدل عبارتند از: β نرخ تنزيل زماني (١≥β≥٠)؛ : عکس کشش جانشيني بين زماني مصرف ؛ : عکس کشش تقاضاي پول ؛ : عکس کشش نيروي کار؛ : سهم کالاي عمومي از مصرف افراد (١>φ≥٠)؛ γ: سهم مانده هاي پولي در تابع مطلوبيت ( )؛ و : سهم اشتغال در تايع مطلوبيت ( )، که سه پارامتر آخر از نتيجه بهينه يابي و با استفاده از روش بهينه يابي فراابتکاري الگوريتم ژنتيک و همچنين به دليل ماهيت تابع از روش شبيه سازي، مقاديرشان مشخص ميگردد.
1. Ardagna (2007), Cavallo (2005) and Linnemann (2009), Forni et al.