چکیده:
شرکت های مختلف سیاست ها و روش های متفاوتی در رابطه با مواردی همچون چیدمان ساختار سازمانی، نحوه اجرای عملیات، ارزیابی وضعیت و عملکرد سازمان و گزارشگری مالی و مدیریتی در راستای نیل به اهدافشان دارند. علاوه بر منابع کلان اقتصادی، ریسک سیستماتیک هر شرکت می تواند وابسته به اثربخشی و کارایی این سیاست ها و روش ها باشد. از آنجا که روش های اجرای این سیاست ها، ساختار کنترل داخلی هر شرکتی را تشکیل می دهد، لذا تحقیق پیش رو در نظر دارد رابطه بین ضعف کنترل های داخلی و ریسک سیستماتیک در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی سال های 1384 تا 1389 مورد بررسی قرار دهد. با استفاده از روش آماری داده های پانل، نمونه آماری شامل 162 شرکت منتخب در قالب یک تحقیق همبستگی مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان دادند که در صورت وجود ضعف و نارسایی در سیستم کنترل های داخلی، شاخص ریسک سیستماتیک شرکت ها افزایش می یابد.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که روشهای اجرای ایـن سیاسـت هـا، ساختار کنترل داخلی هر شرکتی را تشکیل می دهد، لذا تحقیق پیش رو در نظر دارد رابطه بین ضـعف کنترلهای داخلی و ریسک سیستماتیک در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران را طـی سالهای ١٣٨٤ تا ١٣٨٩ مورد بررسی قرار دهد.
باتوجه به اینکه الزامـات ایـن بخشـها و سایر بخشهای قانون ساربینز اکسلی در راستای بهبود عملکرد شرکتها، کـاهش ریسـک بـازار و حمایت از منافع سهامداران وسایر ذینفعان میباشد، این سؤال در ذهن ایجاد مـیشـود کـه آیـا رفع ضعف کنترلهای داخلی شرکت و ارتقای آن که مستلزم هزینه اضافی برای شـرکت اسـت ، می تواند موجب کاهش ریسک سیستماتیک شرکت شود؟ لذا در تحقیق حاضر قصـد بـر ایـن است که به بررسی این موضوع پرداخته شود که آیا وجود ضعف در کنتـرل هـای داخلـی مـی تواند موجب افزایش ریسک سیستماتیک سهام عادی شرکتهای پذیرفته شـده در بـورس اوراق بهادار تهران شود؟ مبانی نظری و پیشینه تحقیق یکی از اصلی ترین عوامل و ابزار مدیران بـرای اجـرای سیاسـتها و روشـهای خـود در جهـت رسیدن به اهداف خود یعنی افزایش ثروت سهامداران ، کنترلهای داخلی اسـت کـه در سـالهای اخیر تو جه زیادی به آن شده است .
وفادار (١٣٧٨) با بررسی متغیرهای نسبت سود دهی به حقوق صاحبان سهام ، نسـبت جـاری، نسبت فروش به حقوق صاحبان سهام و اندازه شرکت برای ٣٩ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران طـی سـالهای ١٣٧٦-١٣٧٥ بـا اسـتفاده از ضـریب همبسـتگی و تحلیـل رگرسیون به این نتیجه رسید که بین متغیرهای نسبت سود خـالص بـه حقـوق صـاحبان سـهام عادی و ریسک سیستماتیک رابطه معنیدار وجود دارد ولی بقیه متغیرها با ریسک سیسـتماتیک رابطه معنی داری ندارند.