چکیده:
با وجود گسترش روزافزون نقش و اهمیت کسبوکارهای نوپا در جوامع، مفهوم مختصری درمورد الگوهای رفتاری کسبوکارهای نوپای موفق در ادبیات کارآفرینی وجود دارد. هدف این پژوهش، تحلیل الگوی رفتاری کسبوکارهای نوپای ایرانی در شهر تهران براساس مدل توسعۀ مشتری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و برحسب روش گردآوری اطلاعات، کیفی و با استفاده از روش مطالعۀ موردی از نوع طرح پژوهش قالبی یا مبتنیبر تمپلیت، با ۱۲ کسبوکار نوپای مستقر در شتابدهندههای شهر تهران که با روش نمونهگیری قضاوتی انتخاب شده بودند، مصاحبههای عمیق انجام گرفته است. مطابق نتایج، رفتارهای تمرکز بر مشکل قبل از راهحل، تمایل به آزمونوخطا، شروع با مقیاس پایین، انعطافپذیری یا تغییر مسیر، توسعۀ محصول همزمان با توسعۀ مشتری، پایین نگهداشتن هزینهها یا زیان قابلتحمل، احتمال موفقیت کسبوکارهای نوپا را افزایش میدهد
Despite the increasing importance of start ups for countries، there is incomplete understanding of successful start ups’ bahavioural model in the entrepreneurship literature. In this vein، this research aims to analyze the behavioural model of successful start ups in accelerators of Tehran. Our indepth analysis of 12 start ups with template case study strategy indicates that the behavioural model of successful start ups fits the customer development model. In particular، six behavioural principles entailing focusing on problem before solution، tendency for trial and error، stating with low scale، flexibility، the simultaneous development of customers and products، and reducing the costs or affordable loss are the dominant bahaviours observed in this study. This provides valuable insights for scholars and potential entrepreneurs in regard to effective behavioural actions while starting a new business.
خلاصه ماشینی:
به طورکلی، مدل های فرایندی به دو نوع تعاملی و تحلیلی تقسیم میشوند که رویکرد اثرسازی ١ اشاره به رفتار تعاملی و توأم با آزمون وخطای کارآفرین در شرایط عدم اطمینان دارد و رویکرد علی ٢ که رویکردی تحلیلی ٣، خطی ٤ و پیش تدبیری در شرایط ریسکی برای ایجاد یا توسعۀ کسب وکار است (٢٠٠١ ,Sarasvathy ;٢٠١٢ ,Fisher).
رویکرد توسعۀ مشتری با هدف ایجاد یک مدل کسب وکار موفق و سودآور، از طریق آزمون پیوستۀ حدس ها و فرضیه های ٢ کارآفرین به واسطۀ تعامل پیوسته با مشتریان توسط محققان حوزۀ نوپای ناب ٣ ایجاد شده است (٢٠١١ ,Ries ;٢٠١٣ ,Blank).
برای پرکردن این خلأ، رویکرد توسعۀ مشتری با هدف ایجاد یک مدل کسب وکار از طریق آزمودن پیوسته فرضیه های ١ کارآفرین از طریق تعامل پیوسته با مشتریان توسط پژوهشگران کسب وکارهای حوزۀ نوپای ناب ٢ ایجاد شده است (٢٠١١ ,Ries ;٢٠١٣ ,Blank).
در پژوهش حاضر نیز میان بیشتر نمونه های موفق بررسیشده ، رفتاری مشابه و مطابق با مدل توسعۀ مشتری مشاهده می شود، به طوریکه ٥ نمونه از ٦ نمونۀ موفق یعنی نمونه های (٣، ٦، ٩، ١١، ١٢) همگی این بعد را رعایت کرده اند و تنها نمونۀ ٨ با وجود موفقیت این بعد را رعایت نکرده است .
بحث و نتیجه گیری هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان تطابق فرایند راه اندازی کسب وکارهای نوپای مستقر در شتاب دهنده های شهر تهران با ابعاد مدل توسعۀ مشتری است .