چکیده:
شیخالاسلام سید نعیم فرزند عفیفا متخلص به سحاب از شاعران دورة بازگشت ادبی ایران است. تنها دستنویس دیوان او در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نگهداری میشود. در دیوان سحاب انواع ادبی ازجمله شعر غنایی و شاخههای آن مانند مرثیه و مدح بسیار است. سبک سحاب در مدحها، خراسانی و در غزلها عراقی است. او شاهان قاجاری معاصرش مانند محمدشاه و ناصرالدینشاه و برخی از شاهزادگان را میستاید. حاکمان محلی زادگاه شاعر نیز از ستایشهای او بیبهره نماندهاند. سحاب در مرثیههای خود، رخدادهای کربلا را به تصویر کشیده است؛ شمار این مرثیهها در شعر او بسیار است و به همین سبب سحاب ازجمله شاعران آیینی به شمار میرود. در دیوان این شاعر ساقینامه و اخوانیه، از شاخههای نوع ادب غنایی، نیز دیده میشود. گویا شاعر نیریز در سال 1307 درگذشته است.
Shaikh ul-Islam Seyyed Na’im Son of Afifa، under the pseudonym of Sahab is one of the poets of the Return Literary Period in Iran whose only manuscript is kept in the Center for the Great Islamic Encyclopedia. In Diwan of Sahab، there is a diverse range of literary types and genres such as lyrical poetry and its subcomponents such as elegy and eulogy. Sahab used Khorasani Style in his eulogies and Araghi Style in his Ghazals. He praised his contemporary Qajar Kings، i.e. Mohammad Shah and Nasser al-Din Shah as well as some princes. Local governors lived in the city of the poet were also included his eulogies. Sahab illustrated Karbala Event in his elegies. Since the frequency of those elegies is high in Sahab’s poetry، he can be called an ideological poet. In his Diwan، Saghi Nameh and Akhawaniyeh which are under the lyrical genre are observed as well. Apparently he died in 1307 AH in Neiriz City.
خلاصه ماشینی:
یکی از شاعران دورة دوم بازگشت، سید نعیم سحاب نیریزی است که دیوان او تا این زمان شناسایی نشده بود و نگارنده با جستجو در فهرستهای دستنویسهای فارسی توانست آن را شناسایی کند.
او در قصیدهای از ممدوح میخواهد دعاگویانش را از دست خصم بدآیین و قوم بیایمان، گویا فرقة بابی منظور است، برهاند: به اطفالی که چون گشتند اسیر قوم بیپروا برهنهسر شدند از کینسوار ناقة عریان که کوتاه ساز از ما دست ظلم خصم بدآیین رها کن داعیان را از کف این قوم بیایمان میفکن قوم سبطی را به چنگ زادة قبطی مگردان نسل احمد را اسیر آل بوسفیان (سحاب نیریزی: گ49پ) سحاب در چکامهای دیگر بر آن است که بنای شرع انور در دیار او سست شده است: مر مرا رنجی است کز وی دیده گریان مر مرا دردی است کز وی دل غمین شد در دیار ما بنای شرع انور سست از سختی جور ظالمین شد (شمسالمعالی: گ80ر) شیخالاسلام در ابیات دیگری نیز از خرابی ملک شبانکاره و نیریز و فقر مردم سخن میگوید: بنای ملک شبانکاره شد خراب چنان که داغ مانده به دلها و رفته از کف مال (سحاب نیریزی: گ145ر) از جفای ظالمان و از نفاق این و آن چون دل من بلده نیریز شد یکسر خراب (همان: گ75ر) سحاب و شعر ستایشی شاعران این دوره به پیروی از شاعران سبک خراسانی و عراقی قصایدی بلند در مدح شاهان روزگار خود، پادشاهان قجری، سرودهاند.