چکیده:
مهدویت از باورهای قطعی اهل سنت است که از جایگاه مهم و ویژه ای در میان آنان برخوردار است. با این وجود، برخی از دگراندیشان با رویکردهای مختلف درصدد تردید و انکار این باور برآمده اند. یکی از روش های منکران اندیشه مهدویت در میان اهل سنت، رویکرد کارکردگرایانه است. برخی با درک ناصحیح، تفسیر غلط، برداشت های سطحی، نادرست و غیرعالمانه از روایات مهدویت خواسته اند چنین وانمود کنند که اندیشه مهدویت منجر به بروز کارکردهای منفی از قبیل: سستی و رخوت در جامعه، تجویز فراگیری ظلم و ستم و اعتقاد به توکیل و تفویض می شود. بنابراین برای رفع این نگرانی ها و مواجه نشدن با کارکردهای منفی، بهتر است که دست از اندیشه مهدویت کشیده و آن را انکار نمائیم. در مقابل؛ بعضی از بزرگان اهل سنت در مقام پاسخ برآمده و با رویکرد مثبت و برداشت صحیح از روایات، این نگرش را مردود و بی اساس دانسته اند. اینان معتقدند که بر اساس روایات المهدی، ما الزام داریم تا زمینه و آمادگی ایجاد نماییم و با دوری از خمودی و ایستایی به سمت هدف حرکت نماییم.
Mahdism is a definitive Sunni belief and has a special place among them. Nevertheless، some dissidents have come up with a variety of approaches to hesitate and deny this belief. One of the methods of denying Mahdism's of the people is taking a functionalist approach. Some have inaccurately pretended that belief in Mahdism leads to the occurrence of negative functions and thoughts. This has come with their wrong interpretation، misunderstanding، superficial and inaccurate perceptions of such narratives of the Mahdism. Those functionalities can be such as: creation of sense of indifference and apathy in the society، ranging from administration and tolerance in the face of oppression and the belief in the agency for the saviour. Therefore، they claim that in order to overcome these concerns and avoid the confrontation with those negative functions، it is better to stop thinking and deny Mahdism. In contrast، some of the elders of the Sunni have responded and rejected this attitude with a positive approach and referred to correct interpretation of the traditions. They believe that، according to Mahdist narrations، we are obliged to create an attitude of preparedness and to move towards a goal in a way that is steady and far from complacency.
خلاصه ماشینی:
"یکی از علمای معاصر اهلسنت در تبیین این شبهه چنین مینویسد: برخی از مؤلفین معتقدند؛ بعضی از آثار زیانباری که در جوامع اسلامی به جهت پذیرفتن اندیشه مهدویت رخ داده، این است که مسلمانان بجای جنبش و حرکت برای ایجاد حکومت اسلامی جهت برپائی عدالت، به سمت واگذاری امور [ به آینده] و افسوس خوردن و گریه و ضجه روی آوردهاند<FootNote No="114" Text=" یری بعض المؤلفین ان من الاثار السیئه التی وجدت فی المجتمع الاسلامی من جراء نظریة المهدی ان المسلمین مالوا الی التواکل و ترک العمل و التذمر و البکاء و العویل بدلا من ان ینهضوا و یجتهدوا لانشاء مجمع الاسلامی یسود فیه العدل و الحق و لا یظلم فیه الضعیف و لا یطغی فیه القوی.
ایشان مینویسد: اعتقاد به امام مهدی( نباید زمینهساز احساس بیمسئولیتی و بیتوجهی در جامعه و میان مسلمانان گردد و نباید این تفکر در آنها رسوخ کند که کارهای مهم به دستان امام مهدی( و حضرت عیسی( اجراشدنی است؛ مثلا روایتی که «آزادی بیتالمقدس را در زمان ظهور و به دست امام مهدی( میداند» نباید ما را نسبت به آزادی بیتالمقدس بیاعتنا کند، بلکه رسالت ما این است که به دنبال انجام وظیفه باشیم که اگر به مقصود رسیدیم، از خیراتش بهرهمند میشویم و اگر نتیجه حاصل نشد، حداقل به مسئولیت خود عمل کردهایم<FootNote No="121" Text=" لأنه لو قلنا للناس: إن المسجد الأقصی لن یحرر إلا علی ید المهدی المنتظر لثبطنا عزائم الناس ولمات الجهاد فی الأمة، ولما بقی هناک أحد یعمل لإصلاح المجتمع، ولکان الناس کلهم ینتظرون المهدی المنتظر."