چکیده:
مطابق نظریه صورتگرایان، هنرمند(شاعر) با درهمشکستن ساختار عادی زبان، در واقع «آشناییزدایی» میکند.
آشناییزدایی به دو شکل نمودار میشود؛ یکی هنجارگریزی(قاعدهکاهی) است و دیگری «قاعدهافزایی» است. هنجارگریزی انواعی دارد که یکی از مهمترین نوع آن «هنجارگریزی معنایی» استکه شامل «تشبیه و استعاره» میشود که در غزل سعدی کاربرد دارد. با وجود این، این سوال مطرح میشود که آیا کاربرد تشبیه و استعاره بهاندازهای استکه بتوان آنها را از مختصات سبکی غزل سعدی بهشمار آورد یا خیر؟ در متن مقاله نشان خواهیم داد که در غزلیّات سعدی، در حوزه هنجارگریزی معنایی، تشبیه و استعاره از پرکاربردترین آرایه هستند و کارکرد زیباشناسی آنها و شگردهای مختص شاعر در نحوه بخدمتگرفتن تشبیه و استعاره را آشکار خواهیم ساخت.
خلاصه ماشینی:
در بیت زیر «ماخولیای مهتری »: از مایة بیچارگی قطمیر مـردم میـشود ماخولیای مهتری ،سگ میکند بلعـام را(٤/١٥) «سحر غمزه » در بیت زیر: ترسـم تـو بـه سـحر غمـزه یـک روز دعـــوی بکنـــی کـــه معجزاتـــست (٥/٥٣) یا «دولت حسن » در بیت زیر که شاعر با این هنجارگریزی ، نوعی «حسن طلب » هـم میکنـد که رندانه است : آخـــر نگهـــی بـــسوی مـــا کـــن کـاین دولـت حـسن را زکوتـست (٩/٥٣) یا «بلای عشق » را در ابیات زیر آورده است : بلای عـشق تـو بنیـاد زهـد و بـیخ ورع چنان بکندکه صوفی قلندری آموخت (٩/٣٢) خیــال روی تــو بــیخ امیــد بنــشاندست بلای عشق تو بنیـاد صـبر برکندسـت (٧/٦٠) تشبیه حسی به عقلی ، در غزلیات سعدی ، مشاهده نشد و این خود دلیلی است بر صـریح و شفاف سخن گفتن سعدی زیرا درک وجه شبه دراین نوع تشبیه ، خیلی سخت است ، حـدود ٩٠٠ ترکیب تشبیهی در غزلیات سعدی آمده است که شاعر برای آشکار و محـسوس کـردن عواطف لطیف خود از آنها بهره گرفته است .
نمونه هایی از این نـوع هنجـارگریزی را در ذیـل می آوریم : اگر تو سـرو خرامـان ز پـای نـشینی چه فتنه ها که بخیزد میان اهـل نشـست (٩/٤٠) ابــــروش کمــــان قتــــل عاشــــق گیــسویش کمنـــد عقـــل و داناســـت (٢/٤٥) باهمه جرمم امید،با همه خوفم رجاست گر درم ما مسست لطف شما کیمیاست (١٠/٤٨) هرکسی را به تو میـل نباشـد کـه مـرا کافتابی تو و کوتـاه نظـر مـرغ شبـست (٦/٥١) فراق یار که پیش تو کاه برگی نیـست بیا و بر دل من بین که کوه الوندسـت (١١/٦٠) ابنای روزگار به صـحرا رونـد و بـاغ صحرا و باغ زنـده دلان کـوی دلبرسـت (٤/٦٣) دراین نوع تشبیه با حذف وجه شبه و ادات به استعاره نزدیـک میـشویم و ایـن کـار باعـث میشود تا ادعای «این همانی » محسوستر گردد و به ذهن خواننده خطور کند که شاعر قـصد تشبیه ندارد و میخواهد بگوید «این »، «همان » است .