چکیده:
چنین بنظر میرسد که انتخاب هنرمندانه اوزان عروضی، توام با لحن عاطفی، غمگنانه و اندوه آمیز، میتواند در جذّابیت و دلنشینی شعر، رابطه تنگاتنگی داشته باشد.
این پژوهش در سه محور الف) غزل شهریار و گنجینه ادب کلاسیک ب) وزن عروضی ج) بسامد واژههای اندوه آمیز در غزل شهریار بعنوان مشخّصه سبکی، شکل گرفت. در محور اول، نگارنده به این مهم دست یافت که نوع نگاه شهریار در غزلهایش، نگاهی منفعلانه و عاطفی، و شعرش آینه صیقلی شخصیّت ظاهری و باطنی اوست؛ و در محور دوّم، تمامی غزلهای شهریار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بسامد بیشتر بحر رمل در غزل او، بر دو شاعر دیگر (حافظ و سعدی) تامل برانگیز بود که میتواند نشاندهنده لحن غمانگیزتر غزلیاتش باشد.
در محور سوّم، نگارنده با انتخاب پنجاه غزل آغازین دیوان هر شاعر، تلاش کرده است با آمار و ارقام دقیق، نشان دهد که لحن کلام شهریار، بعنوان شاخصه سبکی، مخصوص بخود اوست و سخنش، سخن دلست که از عمق جان و روح بسیار حسّاس و پرشور او مایه گرفته و شعرش را اندوه آمیز ساخته است.
It seems that the artistic selection of rhythms along with sentimental tone mixed with sorrow may have a close compact on the agreeability and attractiveness of the poem.The current research is formed in three levels: 1) Shahriyār odes and the repertory of classic literature, 2) prosodic rhythm, and 3) the frequency of sorrowful terms dominant throughout Shahriyār odes as a stylistic indicator. In the first level, the researcher found that Shahriyār’s viewpoint in his poems is a sort of passive and sentimental one; and his poem is a polished mirror of his inward and outward individuality. In the second level, all Shahriyār odes were studied and analyzed; it showed his supremacy in the frequent use of “ramal” meter as compared with Hafiz and Sa’di. This prevalence can be a reflection of a real lover soul and heart-sored that makes his tone sad and sorrowful in comparison with the above-mentioned poets. In the final level, choosing the first fifty odes from each poet, the researcher attempts, by the use of careful figures and statistics, to show the tone of Shahriyār word, as a stylistic indicator, is of his own. Hence, the words are echoes of his heart that originate from the depth of his fervent and sensitive spirit and soul; this is why his poem sounds sad and sorrowful
خلاصه ماشینی:
میبینیم ، هر چند که بحر رمل در تعداد اوزان غزلها بـر بحـر هـزج هماننـد دو شـاعر بـزرگ دیگـر (سعدی و حافظ ) تفوق دارد، اما برتری بحر هزج از حیث کـاربرد فـراوان واژه هـای انـدوه آمیـز، در پنجاه غزل شهریار ٢٣١ مورد (٧٠/٦٤ درصد)، در پنجاه غزل سعدی ٥٨ مورد (١٧/٧٣ درصد) و در پنجاه غزل حافظ ٣٨ مورد (١١/٦٢ درصد)، کـاملا قابـل تأمـل اسـت کـه در دیگـر بحـور عروضـی (همچنانکه نشان داده ایم ) این برتری تأمل برانگیز، خود را بر دو شاعر دیگر تحمیل نمـوده اسـت ؛ و در ادامه با آمار و ارقام دقیق ، بدان پرداخته و در نهایت مشخص کرده ایم که این نوع لحن و کـاربرد غمگنانۀ واژه ها، بعنوان شاخصۀ سبکی، مخصوص بخود اوست که از عمـق جـان پرشـور و دردمنـد شاعر نشأت گرفته و اتفاقی نیست و بقول یدالله عاطفی: عشق و شیدایی دوران جوانی، شور و حـال عاشقانه ، رقت احساسات ، مضامین بکر و لطیـف و سـوختگی ویـژه ای کـه ذاتـی اوسـت ، بیشـتر در غزلهای این شاعر متجلیست (سرود فرشتگان ، عاطفی: ص ١٤).
در بحر مضارع ؛ یازده ، شش و سه غزل به ترتیب برای شهریار، حـافظ و سـعدی داریـم کـه بسـامد واژه های اندوه آمیز در آن به ترتیب (١٣٠)، (١٣) و (١٠) میباشد کـه بـه لحـاظ درصـدی (٨٤/٩٦ درصد)، (٨/٤٩ درصد) و (٦/٥٣ درصد) را شامل میشود که این اعـداد و ارقـام و درصـد هـر غـزل ، کاملا تأمل برانگیز است .