چکیده:
در داستانهای کهن ادبات فارسی، زنان پوسته نقش و حضوری پر رنگ دارند که ان ییی نقشها بصورت های گوناگون مثبت و منفی در متن آثار بازتاب افتهاند. برای بررسی دقیقتر و علمیتر نوع عملکرد زنان در متون نثر داستانی و سر تطور آن، چهار اثر سم عاّر (قرن کییی ششم)، ابومسلمنامه ( قرن ششم)، دارابنامه بغمی (قرن هشتم و نهم) و فروز شاهنامه (قرن یی نهم) بررسی میشوند که سوال اصلی پژوهش ن ز افتن پاسخ برای همن مطلب است. برای رسیدن به ان هدف، داستانها را به روش کتابخانه ای و بر اساس هشت مولفه اصلی و چهارده کد فرعی، تجز ه و تحلیل کرده ام.
In the ancient story literature Persian, the women have important presence , this roles are positive and negative kinds in the text. For the studying of the exact and scientific kinds of the revenue of the women in the text of the prose narrative , 4 writing Samake Ayar (6), Abomoslem name (6) , Darabnameye Beyghami (8,9) , and Firoze shahname (9) to search , that the original question of the search to find the reply for this subject , too. For the achievement to this purpose , the stories analyze to the method of the library and base on 8 original outhor. And 14 secondory labour
خلاصه ماشینی:
بررسی تطور عملکردهای اجتماعی زنان در متون نثر داستانی در فاصله قرنهای ششم تا نهم ( با تکیه بر سمک عیار، ابومسلم نامه ، دارابنامۀ بیغمی و فیروزشاه نامه ) (ص ٢٨٩-٢٦٩) معصومه قانع ( نویسنده مسئول )١ ،پروین سلاجقه ٢ تاریخ دریافت مقاله : زمستان ١٣٩٥ تاریخ پذیرش قطعی مقاله : بهار١٣٩٦ چکیده در داستانهای کهن ادبیات فارسی ، زنان پیوسته نقش و حضوری پر رنگ دارند که این نقشها بصورتهای گوناگون مثبت و منفی در متن آثار بازتاب یافته اند.
com مقدمه از آنجاکه داستانهایی چون : سمک عیار، ابومسلم نامه ، دارابنامۀ بیغمی و فیروزشاه نامه بازماندة حماسه های بزرگ یا بازآفرینی آنها هستند، زنان در این آثار حضور چشمگیری دارند و در عرصۀ اجتماع به عنصری فعال و کنشگر تبدیل شده اند.
در زمینۀ پیشینۀ تحقیق میتوان گفت : در حوزة ادبیات سنتی بطور کلی زن اغلب به حاشیه رانده شده و حتی آثاری که بر اساس محوریت زنان بنیاد یافته است نیز آنها حضور مستقل ندارند و مرد گونه تصویر شده اند و آثاری که اختصاصا به رویکرد فعالیتهای اجتماعی زنان توجه نشان دهد تاکنون مورد عنایت واقع نشده است بجز مقالات اندک که در این زمینه به چاپ رسیده اند ازجمله : برومند(١٣٥٥) در مقالۀ «زنان عیار(٢) » ویژگیهای عیاری زنان را دو داستان سمک عیار و دارابنامۀ بر شمرده است .
این نقشهای تثبیت شدة مادران در همه این داستانها یکسان است مانند: گلنار ( مادر خورشید شاه ) و آباندخت (مادر فرخ روز) در سمک عیار ، گهرتاج ( مادر فیروزشاه ) در دارابنامۀ بیغمی و مادر ملک بهمن در فیروزشاه نامه در این نمونه ها: (سمک عیار، ناتل خانلری ، ج ١: ١٧) (همان :١٨)، (همان ، ج ٣: ٢٠٨)، (دارابنامۀ بیغمی ، صفا، ج ١: ٨) و ...