چکیده:
هر پاره شعری نوعی خاص «بافت ادبی» دارد که آن بافت از یک سو از سنتهای ادبی ناشی
میشود و از دیگر سو از نوع تصویر پردازیهای صاحب اثر نمود پیدا میکند؛ از ترکیب این دو
عاملء سبک اثر به دست میآید. در این مقاله بر اساس سبک و چینش واژگانیخاقانی تلاش
شده است. با ارائه نمونه هاییء شیوهدرست تصحیح و متن شناسی مشخص و معیّن شود؛
چرا که شعر خاقانی شعری سخته, با انسجامی ویژه و یگانه و الگوی تمام عیار شعر فنی
کلاسیک فارسی است. بر بنیاد همین نظام و انسجام درونی و برونی میتوان بسیاری از بیتهایی
را که تصحیح آنها دشوار مینماید. تصحیح کرد. بنابراین در این مقاله به برخی از بیتهای
دیوان خاقانی با چنین دیدگاهی نگریسته شده است. دیدگاهی که بر توجّه دقیق به سبک و
تناسبهای خاص خاقانی به ویژه تناسبهای «دستوری» و «اصطلاحی» تاکید دارد.
Each line is a particular kind of »literary texture«. Furthermore, this literary texture springs on the one hand from literary traditions and on the other from the types of imagenries of the owner of the work.Then, compounding of these two factors produces the style of the work. Based on Khaghani,s style and arrangement of vocabularies (syntax mastic axis), this article tries to specify the true method of correction and philology by giving instances or types. Because Khaghani,s poetry is deliberated and unique, and has a particular coherence and a sterling pattern of technical and classical persian poetry. Based on these systems or inward and outward coherence, it is possible to correct the lines that seem difficult to be corrected. Therefore, this article studies some lines of Khaghani,s Divan by the method, in which Khaghani,s style and particular concordances, especially grammatical and idiomatic concordances have been emphasized.
خلاصه ماشینی:
چنان که در بیت اول «دل » را مورد توجه قرار داده و در بیت دوم «عقل » را: آن نازنیـن که عیســی دلها زبان اوسـت عـودالصــلیب من خـط زنارسان اوسـت بس عقل عیسوی که زمشکین صـلیب او زنار بنـدد ار چـه فلـک طـیلسان اوسـت هـردم لبـش بخــــنده بزاید مســیح نو مانـا که مریمی دگـــر اندر دهان اوست فرسوده تر ز سوزن عیســی تن من اسـت باریکــتر ز رشــته مـــریم لبــان اوست آن لعـل را به رشـته ی مریم که درکشید جز ســوزن مسـیح که شکل میان اوست گـر بر دلـــم زبـــور بخـوانند نـشــنود کانجیر مـرغش از لب انجیل خوان اوست (همان : ٥٦٤) بنابراین بیت اینگونه تصحیح میشود: بنگر که در این قطعه چه سحـر همیراند مهـتوک مسـیح دل دیـوانه عــاقل جان ٢-١-٣- نسخه بدل : انقاس تصحیف نقطه ای که در بیت پیشین توضیح داده شد در واژه های (انقاس و انفاس ) در بیت زیر نیز رخ داده است : به چــتر شـام ز انفاس بحر کـرده سـواد به تیـغ صبح ز کیمخت کـوه کرده قراب (همان : ٥٢) انقاس جمع نقس به معنی مرکب و دوات با «سواد= نوشته » و شام و دریا مناسبت بیشتری دارد.
برای اینکه نشان داده شود واژه های مشخص شده با عنوان نسخه بدل در این پژوهش در دو بیت مورد بحث ، درست هستند، به ذکر نمونه هایی از تصحیف این گونه واژه ها در ادبیات فارسی در گذر زمان پرداخته میشود.