چکیده:
یکی از ویژگیهای ذانی شعر حافظ, که در اغلب غزلهای دیوان به چشم میخورده گسسنگی و عدم پیوند صریح
در ظاهر ابیات است؛ خصیصهای که سبب شده لست تا برخی حافظ پژوهان, رای بر استقلال ابیاتء در غزلهای حافظانه
صادر کنند این در حالی لست که بررسی دقیق و موشکافانة اشعار خواجه و کشف ارتباط درونی میان «لفظ» و
«معنی» آنهاء بیانگر پیوسنگی و اتصال عمیق ابیات با یکدیگر لست. مطالعة روابط بین اجزای متن و آشکار ساختن
ضولبط و قواعد کلی حاکم بر «فرم» و «ساختار» غزلهاء میتولد تاحد مطلوبی, فرضیة گسسته نمایی در شعر حافظ را ابطال
ارائة یازده طبقة مختلف از غزلها بر آن است تابابررسی و مقایسة سبک وساختار دو گونة عاشقانه و ستایشی (مدحی» نغان
دهدهر کدام از گونه های غزل حافظ با پیروی از الگویی خاص؛ که در ذهن شاءر نقش میبسته است» سروده شده اند این
الگوهاء ضمن تفاوتهای عدیده با همدیگر, در ذات خود دارای اجزا و پاره های به هم پیوسته آند.
In most of Hafiz sonnet a seeming incoherence and lack of connection in lines of poetry has been observed and considered as one of the innate characteristics of Hafiz sonnets. A feature which made some researchers of Hafiz studies believe in line's independency. While his poems show their coherence and line's deep connections under a precise and careful analysis and also discovering inter-textual relation in literal and conceptual lines proves the coherence. Studying connection and representing general rules over sonnets' "Form" and "Structure" can satisfactorily reject the hypothesis of the apparent incoherence in Hafiz poems. The present research not only represents a scientific study of genres on 486 sonnets based on Khanlari publication which results in defining 11 different forms of sonnets, but also analyzing and comparing structure and form in both genres of romantic and hymn is going to show that each sonnet by Hafiz has been composed by utilizing particular patterns which were initiated in poet's mind. These patterns contain numerous differences to each other, and also have connected components and fragments in their essence.
خلاصه ماشینی:
بر اساس آن چه گفته شد، پژوهش حاضر، بر آن است تا به مدد بررسی دقیق و تأمل موشکافانه در محتوا و مضامین ٤٨٦ غزل دیوان حافظ بر اساس نسخۀ مصحح استاد پرویز ناتل خانلری ، ضمن کشف گونه های مختلف غزلهای خواجه و طبقه بندی آنها به مطالعه و مقایسۀ سبک و ساختار دو گونۀ عاشقانه و ستایشی (مدحی ) بپردازد.
به هر روی ، در منابع گذشته تا متاخر، کمابیش برخی از شروح به نوعی گونه شناسی غزلها را مورد توجه خود قرار داده و با تقسیم بندیهای خاص خود، هر چند که در موارد بسیار، فاقد قطعیت است ، دست به طبقه بندی غزلهای حافظ زده اند،که از جمله آنهاست : ١-٢- شرح عرفانی غزلهای حافظ ، تألیف ختمی لاهوری مؤلف کتاب فوق براساس تفسیر و تأویلی شخصی تمام غزلهای حافظ را به نحوی عرفانی تلقی کرده و به شرح و توضیح آنها پرداخته است و «صرف نظر از شرح و تفسیرهای بعضا مقبول و پذیرفتنی ، کمتر بیتی را بیرون از دایرة دریافت های عرفانی خود قرار داده و حتی در این میان از بدیهی ترین مواردی که جنبۀ حسب حال و یا زمینۀ تاریخی نیز داشته ، بی نکته و اشاره ای عرفانی نگذشته است » ( از رودکی تا حافظ : ٣١٤).