چکیده:
ارتباط بین تقسیم سود و شاخص حاکمیت شرکتی (در این پژوهش مالکیت متمرکز) در چارچوب تئوری نمایندگی قابل بحث بوده و اجرای حاکمیت شرکتی سازوکاری برای کاهش هزینه نمایندگی میباشد. سود تقسیمی هزینه نمایندگی را به وسیله توزیع جریان نقد آزاد، کاهش میدهد. در این مطالعه به بررسی جنبه جدیدی از رابطه مالکیت (رابطه درونزا) و خطی مشی تقسیم سود پرداخته شده است. از آنجایی که ساختارهای مالکیت بصورت برونزا نبوده و بصورت تصادفی توسط سرمایه گذاران انتخاب نمیشوند، استفاده از رگرسیون معمولی باعث تورش در ضرایب مربوطه میگردد. تکنیک همسان سازی (PSM)، برای کنترل درون زایی و ارزیابی اثراتی است که متغیرهای مالکیت بر روی رفتار تقسیم سود دارند. در این پژوهش، برای مالکیت متمرکز از رایجترین آن (مالکیت نهادی و شرکتی) استفاده گردیده است. بدین منظور از دادههای 2080 سال- شرکت در فاصله زمانی 1382 الی 1394 استفاده شده است. در این پژوهش یکبار متغیر مالکیت بصورت برون زا و یک مرتبه بصورت درون زا، اثر آن روی سیاست تقسیم سود تخمین زده شد. جهت این کار به منظور تحلیل آماری، نتایج به دو روش استفاده از دادههای پانل معمولی و دادههای همسان سازی شده به روش PSM و توسط نرم افزار R مورد برازش قرار داده شده و تحلیل گردیدند. در هر دو روش ابتدا مدل رگرسیون لجستیک ساده و مدل پانل لجستیک برازش داده شده و با استفاده از معیار اکائیک (AIC) مورد مقایسه قرار گرفتند. ملاحظه گردید در هر دو روش، متغیرهای سرمایه گذاران نهادی متمرکز (INS) و سرمایه گذاران شرکتی متمرکز (CORP) به ترتیب دارای رابطه معنادار مثبت و منفی بر سیاست تقسیم سود میباشند. اما نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک همسان سازی (PSM)، بعلت اینکه شرایط آزمایش تصادفی را مهیا میسازد، معنی داری بسیار بالاتری نسبت به رگرسیون معمولی (OLS) داشته و نقش بسزایی در بهبود رگرسیون برازش داده شده دارد. در ارتباط با متغیرهای کنترلی مورد مطالعه نیز مشاهدات نشان میدهد که تنها متغیرهای سود خالص و اندازه شرکت دارای اثر معناداری بر سیاست تقسیم سود نمیباشند و سایر متغیرهای کنترلی اثر معناداری بر خطی مشی تقسیم سود میگذارند.
The relationship between dividend and corporate governance index (in this study concentrated ownership) is debatable within the framework of agency theory is debatable and implementation of corporate governance is a mechanism to reduce agency cost. Dividend reduces agency cost through the distribution of free cash flow. In this study, a new aspect of the relationship of ownership (The endogenous relationship) and dividend policy has been investigated. Since the ownership structures are exogenous and are not randomly chosen by investors, Common regression causes bias in the coefficients. Matching techniques (PSM), are to control the endogeneity and to assess effects that ownership variables have on the behavior of dividend. For this purpose, data of 2080 firm-year were used. In this study, the effect of ownership variable on dividend policy was estimated as exogenous once and endogenous once again. For the statistical analysis, the results were analyzed via Software R by using ordinary panel data and data mathched by PSM. In both methods, the simple logistic regression and logistic panel model was fitted and Akaike's information criterion (AIC) were used for comparing the methods. It was observed that the p- value of concentrated institutional investors (INS) and concentrated corporate investors (CORP) is less than 0.05, so these two variables have a significant effect on the variable dividend policy. For the control variables, observations shows that only net income and company size doesn’t have a significant effect on dividend policy but other control variables have a significant effect on the dependent variable. Finally, using PSM and matching of data can have a significant role in improving the fitted regression and its results are more significant than normal data
خلاصه ماشینی:
(دساي و جين ٢، ٢٠١١) پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٨/ تابستان ١٣٩٧ در زمينه ارتباط تمرکز مالکيت و سياست تقسيم سود، دو ديدگاه وجود دارد: ديدگاه اول بر اين اساس استوار است که شرکت هايي که تعداد و درصد سهامداران بيروني آن ها کم است ، به توزيع سود تمايلي ندارند؛ زيرا با توجه به نظريه هزينه نمايندگي با افزايش پراکندگي مالکيت (تعداد) و درصد سهامداران بيروني، سود سهام نقدي مورد مطالبه سهامداران افزايش مي يابد (جهانخاني و قرباني، ١٣٨٤).
١/٨٣٩ ٠/٤٢٢٦ ٠/٧٧٧٤ اهرم مالي * ٠/٠٣٧٤ ٢/٠٨١ ٠/٦٥٣١ ١/٣٥٩ سودآوري *** ٠/٠٠١ > ٤/٢٥- ٠/١٢٢٣ ٠/٥١٩٦- فرصت هاي رشد 0/00134 ** ٣/٢٠٨ ٠/٢٧٩١ ٠/٨٩٥٦ زمان منبع : يافته هاي پژوهشگر پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٨/ تابستان ١٣٩٧ با توجه به نتايج جدول ٤ ملاحظه مي شود که در برازش مدل با استفاده از روش رگرسيون پانلي در داده هاي همسان سازي نشده نيز متغيرهاي مستقل سرمايه گذاران نهادي متمرکز (INS) و سرمايه گذاران شرکتي متمرکز (CORP) بر متغير وابسته سياست تقسيم سود، معنادار مي باشد.
در نهايت مي توان گفت که p-مقدار مربوط به متغيرهاي مستقل سرمايه گذاران نهادي متمرکز (INS) و سرمايه گذاران شرکتي متمرکز (CORP) کمتر از ٠,٠٥ بوده و بنابراين بين اين دو متغير و متغير پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٨/ تابستان ١٣٩٧ وابسته سياست تقسيم سود رابطه EԹ درون زاي معناداري وجود دارد.