چکیده:
تلاش این مقاله در آنست تا نشان دهد که کمال الدین اسماعیل در غزلیاتش چه سبک و سیاقی دارد؟ بنابراین مقدمه کوتاهی را درباره شاعر آورده ایم و در ادامه ، غزلیات او را تحت چهار عنوان اصلی: محتوا، موسیقی، زبان و مختصات ادبی بررسی کرده ایم. در ابتدا غزلیات او از نظر محتوا و سپس موسیقی غزلیات، در سه سطح بیرونی، کناری و درونی بررسی شد که نتایج هر کدام در این مقاله آمده است. در ادامه بحث به بررسی زبان و ساختار نحوی غزلیات کمال الدین پرداخته ایم و در نهایت مختصات ادبی غزلیات او مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه بحث در انتها آورده شده است.
خلاصه ماشینی:
با توجه به آمار فوق ، باید گفـت کمال الدین با آوردن ردیف در ( ١٣٢ ) غزل خود به غنای موسیقی شعر کمک شایانی کرده است و در غزلیاتی هم که فقط قافیه دارند، واکهای مشترک در کلمات قافیـه دو، سـه و یـا چهار واک میباشد و در واقع میتوان گفت این واکهای مشترک بنوعی جای موسیقی ردیـف را پر کرده اند.
غزل (٦٢) را از این دید بررسی میکنیم : کجــایی ای بــه دو رخ آفتــاب دلــداری چگونه ای که نه ای هیچ جـای دیـداری ؟ بیــا و خــوی فرامردمــی و مــردم کــن کــه هــیچ حاصــل نایــد ز مــردم آزاری حکایت غـم دل بـا تـو مـن چـرا گـویم ؟ تو خود ز حـال مـن و دل فراغتـی داری به کار عشق تو در ، هستم آن چنـان بیـدار که کار من همه بیخوابی است و غمخواری تو حال بنده چه دانـی ؟ کـه بگـذرد شـبها که نرگس تـو نبینـد بـه خـواب بیـداری ز آفتــاب فلــک پــیش مــن عزیزتــری و گر چه دایـم در پـرده ، سـایه کـرداری مــرا کــه آرزوی آفتــاب خــانگی اســت چـه گـرد خیـزد از ایـن آفتـاب بـازاری بـه زیـر زلـف تـو منـزل گرفـت نیکـویی ز چشم مست تـو پرهیـز کـرد هـشیاری شــود ســیاهی شــب شــسته از رخ عــالم گر آب روی تو را اشک مـن کنـد یـاری ولی چه سود؟ که هر لحظـه چـرخ آمـوزد ز عکس زلف تو و بخت مـن سـیهکاری کلمه دلداری در بیت اول که بعنوان قافیه است اگر بجز قافیه در هر جـای دیگـری میبـود، این گونه تشخص و برجستگی در ذهن خواننده نداشت .