چکیده:
حکایتها نقش بسیار مهمّی در متون صوفیّه دارند. از جمله کتابهای مهم و معتبر صوفیّه که از حکایت به فراوانی استفاده کرده، کشفالمحجوب هجویری است. هجویری این حکایات را از منابع مختلف گرفته که از جمله آنها اللّمع فی التّصوّف نوشته ابونصر سرّاج طوسی (م 378 ق) است. هدف از این تحقیق مشخص ساختن حکایتهایی است که هجویری در کشف المحجوب از اللّمع فی التّصوّف نقل کرده است. به طور کلی این حکایتها در چهار دسته : آداب صوفیّه، کرامات و مقامات، سماع و حکایتهای دینی و تاریخی جای میگیرند. نقل حکایتهای اللمع در کشفالمحجوب با تغییراتی همراه شده است. هجویری معمولا نام راوی حکایت را حذف و نام بعضی از شخصیّتهای حکایت نیز تغییر می دهد و با افزایش گفتگو بین شخصیتها، حکایت را طولانیتر میکند. در مجموع اکثر حکایتهایی که هجویری از اللّمع نقل کرده، در همان باب و فصلی که سرّاج آورده به کار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
هرچند هدف اصلی نویسندة حکایت توجه به پیام اخلاقی و عرفانی نهفته در آن است ، با این حال حکایتها کارکردهای مختلفی در متون صوفیه دارند که از جملۀ آنها میتوان به محکم و قابل پذیرش ساختن سخن خود و تغییر نگرش خواننده و بالا بردن دیدگاه و نگرش خواننده اشاره کرد.
متن عربی:١٥٠) کشف المحجوب : و از ابراهیم خواص -رحمه الله علیه - میآید که : وی اندر جامع ری مبین بود.
پس چون او را دیدم ، سرم را چرخاندم و چشمم را بستم و به او نگاه نکردم و چون مرا دید، آمد و کنارم نشست ؛ پس سر بلند کردم و او به من گفت : ای ابراهیم اگر چشمت را از من نمیگرداندی به سوی تو نمیآمدم (ترجمۀ اللمع : ١٩١ متن عربی: ١٦٩ و ١٦٨).
کشف المحجوب : و معروف است که امروز در تستر مر خانه سهل بن عبد الله را بیت السباع خوانند، و متفق اند اهل تستر بر آنکه شیر و سباع بسیار به نزدیک وی اندر آمدندی، و وی مر ایشان را طعام دادی و مراعات کردی؛ و اهل تستر خلقی بسیارند بر این (٣٤٨).
راوی حکایت در کشف المحجوب به حسن بصری تغییر پیدا کرده ضمن اینکه در اللمع مرد سیاه نمیپرسد که این چه چیزی است .
آنگاه برگشت و به او سلام هم نکرد و گفت : این مردی است که به یکی از آداب رسول الله (ص ) پایبند نیست ، تا چه رسد به آنچه از مقامات اولیاء و صدیقین که ادعای آن را دارد (ترجمۀ اللمع : ١٢٨.