چکیده:
هدف از برنامه «فلسفه برای کودکان»، پرورش تفکر در کودکان است. یکی از ابزارهای اصلی این برنامه داستان است که در اجتماعپژوهشی اجرا میشود. در دهههای اخیر این برنامه برای پرورش قدرت تفکر کودکان در ایرانرواج یافته است. اما داستانهای این برنامه بومی نبوده و در شرایط فرهنگی جامعه طراحی برنامه تولید شدهاند. این درحالی است که ادبیات فارسی مشحون از داستانهای فکری و فلسفی متناسب با فرهنگ ایران است.
هدف این مقاله بررسی تأثیر داستانهای کلیله و دمنه بر پرورش مهارتهای استدلال، پرسشگری و تفکر انتقادی (گشودگی انتقادی و شکاکیت تأملی) است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش شبهتجربی با استفاده از طرح پیشآزمون−پسآزمون و با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان اردستان و نمونه پژوهش یک کلاس 32 نفره بود که به روش هدفمند و تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سنجش پرسشگری رابرت فیشر، مقیاس گرایش به تفکر انتقادی (گشودگی انتقادی و شکاکیت تأملی) ساسو، آزمون مهارت استدلال نیوجرسی بوده است. اعتبار مقیاس سنجش پرسشگری به روش اعتبار ارزشیاب به تأیید متخصصان رسید و ساسو اعتبار و روایی مقیاس گرایش به تفکر انتقادی را مناسب گزارش کرده است. پایایی مهارت استدلال نیوجرسی از طریق آلفای کرونباخ بین 84/0 تا 94/0 گزارش شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. نتایج نشان داد بین نمرههای گشودگی انتقادی، پرسشگری، مهارت استدلال تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین نمرههای شکاکیت تأملی گروهها تفاوت معنادار است؛ این به آن معناست که برنامه فلسفه برای کودکان در افزایش شکاکیت تأملی تأثیر داشته است.
خلاصه ماشینی:
هدف این مقاله بررسی تأثیر داستانهای کلیله و دمنه بر پرورش مهارتهای استدلال، پرسشگری و تفکر انتقادی (گشودگی انتقادی و شکاکیت تأملی) است.
پیشینه پژوهش درباره پیشینه پژوهش تحقیقات میدانی و نظری فراوانی درباره برنامه فلسفه برای کودکان، تفکر انتقادی، مهارتهای استدلال و پرسشگری در ایران و کشورهای دیگر انجام شده است که به اختصار برخی از آنها شرح داده میشود: اکبری و همکاران (1391) نشان دادند با استفاده از داستانهای کلاسیک ادبیات فارسی میتوان قدرت تفکر انتقادی و غنای ادبی آن را افزایش داد.
این پژوهش در پی آشکار کردن این پرسش است که آیا میتوان به کمک داستانهای کهن فارسی مانند کلیله و دمنه و با استفاده از شیوه اجتماعپژوهی، مهارتهای فکری را در کودکان و نوجوانان پرورش داد؟ اهداف پژوهش هدف اصلی: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر داستانهای کلیله و دمنه بر تقویت روحیه پرسشگری، توانایی استدلال و تفکر انتقادی −گرایشهای گشودگی انتقادی و شکاکیت تأملی− در برنامه فلسفه برای کودکان در مقطع ابتدایی است.
همچنین، از آزمون ماچلی برای بررسی کواریانسهای نمرههای گشودگی انتقادی، شکاکیت تأملی پرسشگری و مهارت استدلال استفاده شده است.
نتیجهگیری آزمون چهار فرضیه نشان داد داستانهای کلیله و دمنه و گفتگو درباره آنها، بر نمرههای گشودگی انتقادی، شکاکیت تأملی، پرسشگری و مهارت استدلال در کودکان پایه ششم ابتدایی، بین گروه کنترل و گواه در سطح 01/0>p تأثیر معنادار داشته است.
همچنین، نتایج پژوهشهای جهانی (1386)، ناجی و قاضینژاد (1386)، شکیبایی و همکاران (1389) و رمضانپور (1387) مبنی بر تأثیر برنامه فلسفه برای کودکان بر رشد مهارتهای استدلال، تفکر انتقادی و پرسشگری را نیز تأیید میکند.