چکیده:
مرگ اسطوره ای سیاوش از جمله نمادهای مهن سوگواری است که نوعی از سنت عزاداری را در
فرهنگ ایران باستان حکایت میکند و به سوگ سیاوش یا سیاوشان معروف است. امروزه
جلوه هایی از این آیین نمادین با نام چمر در برخی از مناط ایران مشهود است که بیشتر آنها به
نواحی غرب کشور از جمله استان های لرستان، ایلام، خوزستان، کرمانشاه و مناط محدودی از
همدان مربو می شود.
در مقاله حاضر که داده های آن با روش اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته، تلاش شده است ضمن
توصیف آیین چمر در استان های غربی کشور و توجه به ابزارها و نمادهای دخیل در این آی ین
مانند اسب و کتل و لباس و ابزار جنگی شخص متوفی و نیز سنت های رفتاری و گفتاری آن مانند
گیس بریدن و روی خراشیدن، تاثیر مرگ سیاوش و آیین سیاوشان بر مراسن چمر بررسی شود .
یافته های پژوهش نشان می دهد شباهت های بسیاری میان آیین چمر با نمادها و مضامین آیین
سیاوشان وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
آيين چمر؛ آييني به جاي مانده از سوگ سياوشان 1 مريم السادات ميرحيدري چکيده مرگ اسطوره اي سياوش از جمله نمادهاي مهم سوگواري است که نوعي از سنت عـزاداري را در فرهنگ ايران باستان حکايت ميکند و به سـوگ سـياوش يـا سياوشـان معـروف اسـت .
امـروزه جلوه هايي از اين آيين نمادين با نام چمر در برخي از مناطق ايران مشهود است که بيشتر آنهـا بـه نواحي غرب کشور از جمله استان هاي لرستان ، ايلام ، خوزستان ، کرمانشاه و منـاطق محـدودي از همدان مربوط ميشود.
در مقاله حاضر که داده هاي آن با روش اسنادي و کتابخانه اي انجام گرفته ، تلاش شده است ضمن توصيف آيين چمر در استان هاي غربي کشور و توجه به ابزارها و نمادهاي دخيـل در ايـن آيـين مانند اسب و کتل و لباس و ابزار جنگي شخص متوفي و نيز سنت هاي رفتاري و گفتاري آن مانند گيس بريدن و روي خراشيدن ، تأثير مرگ سياوش و آيين سياوشان بر مراسم چمر بررسـي شـود.
مراسـم چمـر براي اجراکنندگان ، يادآور مصيبتي به ناگهان واردشـده اسـت کـه بـه طـور معمـول ، بـا هزينه هاي فراوان همراه است ، از اين رو بيشتر در ميان خانواده هاي مرفه و بـراي افـراد مهم اجرا ميشود.
نحوه برگزاري عزاداري، مضامين شعرها و سرودهايي که در حين عزا براي درگذشته ميخوانند، نواختن سرنا و يـا سـاز چمريونه ، اسب آرايي کردن و شرکت دادن اسب ها در مراسم عزا، خاک بر سـر ريخـتن ، گيس بريدن و روي خراشيدن ، همه و همه نشان دهنده تـاثير سياوشـان بـر سـنت هـاي تاريخ ايران است (گيلاني، نجم الدين و آذرنوش ، ١٣٩٢: ١٩٩).