چکیده:
بیژن نجدی از شاعران متعهّد شعر معاصر، که آثار او در زمینه ساختار، پیچیدگی خاصّی دارد. تکنیکهای او شیوه جریان سیال ذهن و تغییر زاویه دید از جمله عناصر هستند که همواره بازتاب موثّر و پررنگی در آثار او داشته است. در اشعار بیژن نجدی شاهد به کارگیری بسیاری از برجسته سازیهای زبانی و معنایی از قبیل تکرار (کلمه یا جمله)، تشخیص،کنایه، استعاره، تشبیه و حسّآمیزی هستیم که تاثیر بسیاری در محتوا و سبک اشعار او داشته و تشبیهات به کار رفته بیشتر نقش عامیانه و قابل فهم دارد. بیژن نجدی به عنوان یکی از نویسندگان و شاعران معاصر ایران از باورهای عامیانه و آداب و رسوم سنّتی مردم زادگاه خود به اشعارش رنگ و لعابی فولکلوریک و سنتی بخشیده است. دراین مقاله تلاش میشود تا به شیوههای توصیفی– تحلیلی و از طریق مطالعه موضوع و آثار مرتبط در حوزة نظری با استفاده از ابزار کتابخانهای و منابع تحقیق کیفیّت برجسته سازی را در اشعار بیژن نجدی مورد بررسی قرار گیرد تا خواننده با رمز و رازهای خاصّ او بیشتر آشنا شود.
خلاصه ماشینی:
آسفالت میآمد، آسفالت میآمد، آسفالت میآمد آسفالت که آرام و بی صدا ملافة روی صورتم شود (نجدی، 1392: 11) روی لبخندش به من گفتند به من گفتد به من گفتند (همان: 96) 2-2- حسّآمیزی در کلام از دیگر مواردی که در شعر بیژن نجدی کاملا پدیدار است، مبحث حس آمیزی است، «حسّآمیزی آمیختن یا جایگزینی ویژگیهای مربوط به دو حسّ از حواس ظاهری پنجگانه است به نحوی که به خلق و آفرینش یک کلام هنری و آرایه بدیعی میانجامد و از صور خیالی است که در ادبيّات فارسی از دیر باز کاربرد داشته نامگذاری و رواج این شگرد ادبی به دوران معاصر باز می گردد.
(همان:67) شاعر در جایی دیگر برای بهرهگیری از این آرایه از واژه ترکیبی«گریه تلخ» استفاده میکند و این چنین شعرش را بیان میکند: و لمس میکنم صدای تو را هنگام که صدای گریه تلخ می گذرد (همان: 337) امّا به کار بردن حس آمیزی در شعر نجدی به همین جا ختم نمیشود بلکه وی با بیانی شیوا و آوردن توصیفی زیبا، اینچنین واژه« بوی نجیب» را برای«تن» به کار میبرد و کلامش را مخیّل میکند: بوی نجیب تنش روزی درخت نه بر شانه دشنهای، دامی(همان: 209) شاعر در جایی دیگر با تشبیه نسیم صبحگاهی به«بوی دهان»، این آرایه را در خدمت شعر آورده است و صبح را به کمک حس آمیزی به انسانی مانند میکند تا اوج بهرهگیری شاعر از این مبحث را به کمال برساند: بوی دهان صبح میآید پنجرهای در آینه باز میکنم که بگذری(همان) همچنین در بیت زیر آوردن «حس نمناکی» برای پروانه در نوع خود در خور توجه است: شاید بالاتر از نمناک و پروانه تر از آغوش و بوسهاش لبخن(همان، 312) دراشعار نجدی به وفور صنعت حسّآمیزی به کار رفته و اشعارش را با این آرایة ادبی تزیین کرده است که برای جلوگیری از اطاله کلام از آوردن موارد بیشتر خودداری میکنیم.