چکیده:
با توجه به رقابت روزافزون در فضای کسبوکار کنونی، «تحول راهبردی بهسوی کارآفرینی سازمانی»، به نیاز اساسی سازمانها مبدل شده است. از آنجاکه فرهنگ سازمانی بر تمامی فرآیندها و راهبردهای سازمان اثرگذار است، سازمانها با بهرهگیری از تفکری راهبردی، بهمنظور تسهیل رفتار کارآفرینانه، به بسترسازی فرهنگی متوسل میشوند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اهمیت نسبی ابعاد فرهنگ سازمانی در تحول راهبردی بهسوی بروز رفتار کارآفرینانه است. در راستای نیل به هدف مذکور و با بهکارگیری شیوهای نظاممند، «شاخص فرهنگ سازمانی» و «مقیاس رفتار کارآفرینانه» بهعنوان مناسبترین چارچوبهای نظری فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی انتخاب و در نهایت در قالب شبکهای پیچیده با یکدیگر ترکیب شدهاند. در این پژوهش، از روشهای «گروه کانونی» و «فرآیند تحلیل شبکهای» استفاده شده است. با توجه به اینکه این پژوهش از راهبرد «مطالعه موردی» استفاده میکند، دامنه آن به «یک سازمان فعال در صنعت ارتباطات و فنآوری اطلاعات» محدود شده است. یافته ها نشان می دهد از بین ابعاد فرهنگ سازمانی، دو بعد «اعتماد» و «نوآوری» نقش مهمتری در بروز رفتار کارآفرینانه دارند.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش بر اساس درک سازمان مورد نظر (یک سازمان فعال در صنعت ارتباطات و فنآوری اطلاعات) نسبت به ضرورت و اهمیت ایجاد محیط کارآفرینانه و همچنین بر اساس علائق پژوهشی پژوهشگر (کارآفرینی سازمانی با رویکرد رفتاری و فرهنگ سازمانی) طرحریزی شده است.
همچنین دلیل دیگر انجام این پژوهش، پیشنهادهای پژوهشی ارائهشده در پژوهشی دیگر [11] مبنی بر بررسی اهمیت نسبی هر یک از ابعاد فرهنگ سازمانی در بروز رفتار کارآفرینانه در سازمان های مختلف (بهمنظور ایجاد توسعه نظری در این حوزه موضوعی) است.
در بررسی ماهیت پژوهش، در نگاه اول اینطور تصور میشود که این پژوهش، از آن جهت که از چارچوبهای نظری تدوینشده در پژوهشهای بنیادی استفاده میکند، جنبه کاربردی خواهد داشت؛ ولی علاوه بر جنبه کاربردی، از این جهت که به رتبهبندی و تبیین اهمیت نسبی ابعاد فرهنگ سازمانی در بروز رفتار کارآفرینانه در سازمانها (و بهویژه مورد مطالعاتی این پژوهش) میپردازد، جنبه توسعهای نیز دارد [4].
نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو بعد «اعتماد» و «نوآوری» اهمیت نسبی بالاتری دارد؛ در نتیجه بهعنوان دو اولویت اول فرهنگ سازمانی در بروز رفتار کارآفرینانه شناخته شده است.
همچنین سازمانها میتوانند با برنامهریزی در جهت تقویت بعد «نوآوری» بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد فرهنگ سازمانی (با اولویت دوم) زمینه تحول راهبردی بهسوی کارآفرینی سازمانی (و در نتیجه بروز رفتار کارآفرینانه) را در سازمان تسهیل نمایند.