چکیده:
مهمترین راه شناخت بشر در ادوار گذشته، مطالعه و پژوهش برروی آثار به یادگار مانده آنهاست و ازجمله آثاری که سهم بارزی در شناسایی فرهنگ و تمدن و بسیاری از مسائل گوناگون ادوار کهن ایرانزمین داشته، نقوش مهرها و آثارمهری است. مطالعات اینگونه دادهها، سالها و بارها موردتوجه پژوهشگران باستانشناس و مورخ قرار گرفته و مقالات و کتب بسیاری درمورد این مقوله بیپایان منتشر شده است؛ چراکه مهر و نقش آن پاسخگوی برخی از پرسشها، عامل جهتگیری صحیح تعدادی از پرسشها و مطرحشدن پرسشهای جدیدی در رابطه با مسائل اجتماعی، اقتصادی و ادراکات مردمان گذشته است. در برخی نقوش، هنرمند جهان خود را توصیف میکند و اینگونه توصیف درحقیقت استفاده بهینه از نمادهاست. در موزه تختجمشید مهری سیاهرنگ وجود دارد که تفاوت اساسی با دیگر مهرهای منسوب به دوره هخامنشی دارد. این مهر مسطح دوسو نقشی است که کمتر در هنر مهرسازی مشاهده شده و در مهرسازی هخامنشی نیز تاکنون منحصربهفرد است. این مهر برای نخستینبار با درنظر گرفتن معیارهای مختلف مانند سبک هنری و نیز تفسیر نمادها، منتشر و مورد بازخوانی و ارزیابی قرار میگیرد. هدف اصلی در این مقاله، مستندسازی و معرفی نمادهای این مهر است. همچنین نگارنده بر این است که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانهای بعد از توصیف کامل این مهر به چند پرسش درباره این مهر پاسخ دهد. نخست اینکه نقوش حکشده برروی مهر با چه مفاهیمی بهکار رفته است؟ چگونگی منشاشناسی این نمادها و اینکه این اشکال، زاییده افکار و باورهای هخامنشیان بوده و یا نه، میراثی از یک فرهنگ بسیار قدیمی است؟
خلاصه ماشینی:
مطالعات اینگونه دادهها، سالها و بارها موردتوجه پژوهشگران باستانشناس و مورخ قرار گرفته و مقالات و کتب بسیاری درمورد این مقولۀ بیپایان منتشر شده است؛ چراکه مُهر و نقش آن پاسخگوی برخی از پرسشها، عامل جهتگیری صحیح تعدادی از پرسشها و مطرحشدن پرسشهای جدیدی در رابطه با مسائل اجتماعی، اقتصادی و ادراکات مردمان گذشته است.
ازسوی دیگر درمیان مدارک باستانشناسی، مهر و اثرمهرهای بهدستآمده از جایگاه ویژهای برخوردار هستند؛ چراکه نمادها و نقوش موجود برروی آنها تا حد زیادی بیانگر آداب، رسوم، عادات و اعتقادات یک قوم بوده و نیز جلوهای از تاریخ، آیین، ادیان، فلسفه و هنر درکنار مدیریت اجتماعی-اداری را در طی قرون متمادی نشان میدهد.
تاج شباهت به کلاه گِرد اهورمزدا نیز دارد که احتمالاً کوششی است برای شبیهکردن شاه با اهورمزدا، زیرا این شاه است که اعمال فوق طبیعی مانند کشتن (رجوع شود به تصویر صفحه) هیولاها را میتواند انجام دهد که در هنر آشوری فقط خدایان و انسانهای بالدار موفق به انجام آن بودند (پرادا، 1383: 228).
نقش شیر و لوتوس این مهر برروی آثار معماری (تصویر 8)، منسوجات و اثر منسوجات یافته از تخت جمشید نیز قابلمشاهده است (موسوی و آیتالهی، 1390: 47).
شیر از مهمترین کهنالگوها در میان ایرانیان بهشمار آمده است (رجوع شود به تصویر صفحه) (تصویر 12)، چنانچه برروی سفالهای سیلک III7 نیز این تصاویر همزمان با مهرها مشاهده شده (گیرشمن، 1379: لوح 82، D11) و معمولاً درکنار پادشاهان و بهصورت نماد سلطنت و نشانهای از شجاعت و نیرومندی است (اتینگهاوزن، 1357: 14).