چکیده:
التزام کارکنان که گاهی با عنوان اشتیاق یا تعلق به کار خوانده میشود، زمانی به وجود میآید که افراد به شغل خود علاقهمند باشند، از آن لذت ببرند، و بخواهند برای انجام آن تلاش کنند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر در ارتقای التزام کارکنان در سطوح سه گانه فردی، گروهی، و سازمانی، و شناسایی و مدلسازی روابط بین متغیرهاست. این پژوهش با بررسی داده های گردآوری شده از 65 سازمان دولتی ایران با روش مدل معادله های ساختاری، به این نتیجه دست یافت که در سطح سازمانی، ساختار سازمانی، حمایت سازمانی، فرهنگ سازمانی، و جبران خدمت؛ در سطح گروهی، رهبری تاثیرگذار، محیط کاری خوب، مشارکت کارکنان، اعتماد سازمانی، بازخورد سازنده، وضوح نقش، و ارتباط با بالادستی؛ و در سطح فردی، امنیت شغلی، استقلال کاری، انگیزش درونی، تعهد سازمانی، عدالت سازمانی ادراک شده، تعصب مذهبی، و برونگرایی (شخصیت) بر التزام کارکنان موثر هستند. این پژوهش دارای راهکارهای اجرایی و پژوهشی است.
Employee commitment, sometimes called work involvement/
belongingness/ engagement, materializes when people have interest
in their job, enjoy doing it and try harder to accomplish it. This
study aims to investigate the effective factors which can enhance the
commitment of employees at individual, group and organizational
levels. It also intends to identify and reach a model for the relations among
variables. Using structural equations model, data were collected from
65 Iranian state organizations. Findings show that at an organizational
level such factors as organizational structure, organizational support,
organizational culture, compensation; at group level such factors as
effective leadership, pleasant work environment, employee participation,
organizational trust, constructive feedback, role transparency; and at
individual level such factors as job security, work autonomy, internal
motivation, organizational commitment, perceived organizational justice,
religious commitment, and extraversion have an impact on employee
commitment.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با بررسی دادههای گردآوریشده از 65 سازمان دولتی ایران با روش مدل معادلههای ساختاری، به این نتیجه دست یافت که در سطح سازمانی، ساختار سازمانی، حمایت سازمانی، فرهنگ سازمانی، و جبران خدمت؛ در سطح گروهی، رهبری تاثیرگذار، محیط کاری خوب، مشارکت کارکنان، اعتماد سازمانی، بازخورد سازنده، وضوح نقش، و ارتباط با بالادستی؛ و در سطح فردی، امنیت شغلی، استقلال کاری، انگیزش درونی، تعهد سازمانی، عدالت سازمانی ادراکشده، تعصب مذهبی، و برونگرایی (شخصیت) بر التزام کارکنان موثر هستند.
در پی آن، پژوهشگران بُعد روانشناختی التزام (Richman, 2006; Fleming & Asplund, 2007; Krishnan & Singh, 2010; Prasanna & Swarnalatha, 2018; Leeds & Nierle, 2014; Thakur, 2014)، بُعد عاطفی التزام (Bakker & Demerouti, 2007; Salanova & Schaufeli , 2008)، و بُعد رفتاری التزام (Meyer & Allen , 1997; Harter et al.
در نهایت، هفت متغیر بر التزام رفتاری کارکنان در سطح فردی تاثیر دارند که عبارتاند از: امنیت شغلی، استقلال کاری، انگیزش درونی، تعهد سازمانی، عدالت سازمانی ادراکشده، تعصب مذهبی، و برونگرایی (شخصیت).
نتایج این پژوهش نشان میدهند که التزام کارکنان در سازمان مورد مطالعه در سطح متوسط است.
یافتههای این پژوهش نشانگر آن است که متغیرهای کلیدی تاثیرگذار بر التزام رفتاری کارکنان عبارتاند از: برونگرایی، استقلال کاری، حمایت سازمانی، ارتباط با بالادستی، اعتمادسازی، انگیزش درونی، امنیت شغلی، و جبران خدمت.
اثرگذاری بازخورد سازنده بر التزام رفتاری کارکنان که در مدل پژوهش اثبات گردید با نتایج منگاک و همکاران (2013) منطبق است.
اثرگذاری اعتماد سازمانی بر التزام رفتاری کارکنان که در مدل پژوهش اثبات گردید با نتایج آگاروال (2013) مطابقت دارد.