چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انطباق پذیری و خشونت خانگی در خانوادههای دارای فرزند مبتلا به بیماری روانی مزمن وعادی شهر بروجن انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه خانوادههای دارای فرزند بیمار روانی مزمن بستری شده در مراکز نگهداری شبانه روزی (دختر و پسر) و خانوادههای عادی شهر بروجن است . روش پژوهش، علیمقایسهای بود. حجم نمونه شامل 30 خانواده دارای فرزند بیمار روانی مزمن دختر و 30 خانواده دارای فرزند بیمار روانی مزمن پسر و 60 خانواده عادی (30 دختر و 30 پسر) شهر بروجن می باشد که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خشونت خانگی (مهدی زادگان وآتش پور 1391) و پرسشنامه انطباق پذیری و انسجام خانوادگی IV)- FACE؛ السون، 2006) بود. پس از جمعآوری پرسشنامهها و استخراج دادههای خام، تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از این پژوهش توسط نرمافزار SPSS ویرایش 23 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت گروهها در انسجام بی قید و بند، انطباق پذیری متوازن و خشونت در دو گروه دارای فرزند بیمار روانی مزمن و زوجین دارای فرزند سالم معنادار است. همچنین میانگین بعد انسجام بی قید و بند و خشونت در زوجین دارای فرزند سالم بیشتر از زوجین دارای فرزند بیمار روانی مزمن است. میانگین بعد انطباقپذیری متوازن زوجین دارای فرزند بیمارروانی مزمن بیشتر از زوجین دارای فرزند سالم است. این پژوهش نشان داد که انطباقپذیری در خانوادههای دارای فرزند مبتلا به بیماری روانی بیشتر و خشونت خانگی در بین این خانوادهها کمتر است.
The purpose of this study was to determine the rate difference of adaptability and domestic violence in families with children with mental illness chronic and regular in Borujen City. The statistic population of the study included all families with children who have chronic mental illness admitted to daycare centers (girls and boys) in Borujen City including 180 people that among them 30 girls and 30 boys with chronic mental illness were randomly selected and they compered with 30 girls and 30 average boys. The method of this study was casual – comparison. The research tools were two Domestic Violence Questionnaire and Olson Family Adaptability and Cohesion Evaluation Scale-IV. The finding of the research was analyzed using inferential statistics and analyzed by SPSS software. The conclusion showed that the difference between the groups in unconditional coherence, balanced and violent behavior in two groups of children with chronic mental illness, and couples with healthy children are meaningful. The results of the research showed that the average dimension of unconditional coherence and violence in pair with a healthy child is higher than couples with chronic mental illness. And the average dimension adaptability of couples with children with chronic mental illness is higher than those couples with healthy children. Conclusion This study showed that adaption in families children with chronic mental illness is less common among family members, and domestic violence is more than this family.
خلاصه ماشینی:
چکيده Abstract The purpose of this study was to determine the rate پژوهش حاضر با هدف مقايسه انطباق پذيري و خشونت خانگي در خانواده - difference of adaptability and domestic violence in هاي داراي فرزند مبتلا به بيماري رواني مزمن وعادي شهر بروجن انجام families with children with mental illness chronic شد.
يافته ها نشان داد که تفاوت گروه ها difference between the groups in unconditional در انسجام بي قيد و بند، انطباق پذيري متوازن و خشونت در دو گروه coherence, balanced and violent behavior in two groups of children with chronic mental illness, and داراي فرزند بيمار رواني مزمن و زوجين داراي فرزند سالم معنادار است .
اين پژوهش نشان داد که انطباق پذيري در dimension adaptability of couples with children خانواده هاي داراي فرزند مبتلا به بيماري رواني بيشتر و خشونت خانگي with chronic mental illness is higher than those couples with healthy children.
Olson يافته ها آزمون فرضيه اصلي پژوهش فرضيه اصلي پژوهش بين ابعاد انطباق پذيري و خشونت خانگي در خانواده هاي داراي فرزند مبتلا به فرزند بيمار رواني مزمن و سالم شهر بروجن تفاوت معناداري وجود دارد.
همچنين نتايج نشان داد که بين ميانگين خشونت در خانواده هاي مبتلا به فرزند بيمار رواني مزمن و سالم شهر بروجن تفاوت وجود دارد.
بحث و نتيجه گيري هدف پژوهش مبني بر تعيين تفاوت ميزان انطباق پذيري و خشونت خانگي در خانواده هاي مبتلا به فرزندان بيمار رواني مزمن و عادي شهر بروجن ، مورد بررسي قرار گرفت .