چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی فعالسازی رفتاری بر راهبردهای تنظیم هیجان و افکار خودکشی دانش آموزان دختر با اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری پژوهش را تمام دانش آموزان دختر پایۀ سوم دوره متوسطۀ دوم شهر شیراز در در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند که 30 نفر از آنها پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و سپس مصـاحبۀ بالینی، به عنوان نمونهٌ پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای (هفتهای دوبار) برنامه گروه درمانی فعالسازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در به مدت دوماه در لیست انتظار قرار گرفت. بهمنظور جمعآوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامههای راهبردهای تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و افکار خودکشی بک (1979) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات مؤلفههای راهبردهای تنظیم هیجانی شامل ارزیابی مجددشناختی و فرونشانی و افکارخودکشی وجود دارد (01/0P). به عبارت دیگر میتوان گفت که، گروه درمانی فعالسازی رفتاری بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجانی و کاهش افکارخودکشی دانش آموزا ن دختر با اختلال افسردگی اساسی تأثیر دارد.
The purpose of this study was to investigate the effect of behavioral activation group therapy on emotional regulation strategies and suicidal ideation in female students with major depressive disorder. The study was a semi experimental design with pretest-posttest design with control group. The statistical population of the study consisted of all 3grade students of high schools in Shiraz city in the academic year of 2018-19., of which 30 were selected after the diagnosis of major depressive disorder and then the clinical interview and randomly being assigned into two experimental (15 couples) and controls (15 couples) groups. The experimental group received eight sessions of 90 minutes (weekly twice) of the program of behavioral activation group therapy; the control group waited 2 months to receive the intervention. Emotion regulation Gross & John (2003) and beck suicide (1979) questionnaires were used to collect information in two stages of pretest and posttest. Multivariate analysis of covariance analysis was used to analyze the data. The findings of the study showed that there is a significant difference between the two groups in the pre-test and post-test scores with the control of the effect of pretest on the components of emotional a regulation strategies including re-evaluation and suppression (P
خلاصه ماشینی:
تأثير گروه درماني فعال سازي رفتاري بر راهبردهاي تنظيم هيجان و افکار خودکشي دانش آموزان دختر با اختلال افسردگي اساسي The Effectiveness of Behavioral Activation Group Therapy on Emotional Regulation Strategies and Suicidal Ideation in Female Students with Major Depressive Disorder احسان بدايت (نويسنده مسئول ) Ehsan Bedayat* M.
University, Science and Research Branch, Khomein چکيده Abstract The purpose of this study was to investigate the پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير گروه درماني فعال سازي رفتاري بر effect of behavioral activation group therapy on راهبردهاي تنظيم هيجان و افکار خودکشي دانش آموزان دختر با اختلال emotional regulation strategies and suicidal افسردگي اساسي انجام شد.
تا کنون اين شيوه درماني در درمان اختلالاتي نظير اختلالات افسردگي و اضطراب (زمستاني، داودي، مهرابي زاده هنرمند و زرگر، ١٣٩٢؛ خداپناه ، مرادي و خداپناه ، ١٣٩٠)؛ افزايش کيفيت زندگي (پرهون ، مرادي، حاتمي و مشيرپناهي، ١٣٩٣)؛ کاهش اجتناب شناختي و ارزيابيهاي منفي (طاهري و همکاران ، ١٣٩٦)؛ سبک هاي اسنادي (شاره ، ١٣٩٥)؛ انعطاف پذيري کنشي، باورهاي فراشناختي، نشخوار فکري (دشت بزرگي، ١٣٩٧؛ ميلز و اندر٧، ٢٠١٥؛ پاتريک ٨، ٢٠١٦)؛ کاهش استرس ادراک شده و احساس گناه (اندرسون ٩، ٢٠١٥؛ عطايي مغانلو و عطايي مغانلو، ١٣٩٤) و باور مثبت درباره نگراني، کنترل ناپذيري و اجتناب شناختي کم (راسل ، 10 ٢٠١٧)، افراد به کار برده شده است .