چکیده:
این مقاله بخشی از مطالعه ای است که برای فهم قابلیت های شبکه های اجتماعی در توانمند شدن زنان در ایران انجام شده است. نتایج این مطالعه بنابراین جنبه کاربردی برای سیاستهای توسعه در ایران دارد. برای انجام این مطالعه با ۱۴ صاحبنظر در حوزه زنان، جنسیت و ارتباطات، مصاحبه عمیق انجام دادیم تا هم وضع موجود را بشناسیم و هم بتوانیم ظرفیت های بالقوه این شبکه ها را در جهت توانمند شدن زنان، شناسایی کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد شبکه های اجتماعی که شبکه سازی و سهولت در تبادل اطلاعات را تسریع می بخشند، پیامدهای قابل توجهی برای توانمند شدن زنان از جمله امکان خود اشتغالی، جسارت در اظهار خود، به اشتراک گذاری دانش و مهارت، افزایش خودآگاهی جنسیتی و روحیه مطالبه گری، بازاندیشی در هویت زنانه و ... را نیز به همراه دارند. با این وجود، به نظر می رسد دولت و نهادهای سیاست گذار در اعمال سیاستگذاری مناسب در جهت بهره وری از قابلیت های شبکه های اجتماعی هنوز به موفقیتهای لازم دست نیافته اند و با مقاومتی که ناشی از اتخاذ رویکرد سیاسی نسبت به این شبکه ها دیده می شود، ظرفیت های واقعی شبکه ها به هدر رود و جنبه های سطحی این شبکه ها از جمله تبادل عکس و متن و سرگرمی برای کاربران پر رنگ شود.
This study is an attempt to understand social networking capabilities in the empowering of Iranian women. To fulfill such purpose, we conducted a deep interview with 14 case samples, including women, gender scholars, and communication experts. We tried to identify both the status quo and the potential capacities of social networks that can lead to empowering Iranian women. Some research findings indicate that social networks, which carry some intrinsic capabilities such as networking and exchange of information, bring about some significant results for women empowerment. For example, it can increase chances for self-employment, or promote audacity in their self-statements; it can increase sharing of knowledge and skills, or increase gender self-consciousness and demanding spirit, women's reflexivity on their identity. Nevertheless, the government seems to have neglected to apply appropriate policies for the efficiency of social networking capabilities. This factor has joined with the resistance against social networks. As a result, one can witness a lack of tendency to apply the real capacities of social networks. Such underutilization of social networks has rather provoked superficial functions of these networks.
خلاصه ماشینی:
با وجود اينکه در تحقق امر توسعه ، بايد به توانمندسازي و عامليت زنان به عنوان بخشي از نيروي انساني جامعه توجه داشت ، اما مرور اجمالي بر برنامه هاي توسعۀ کشور نشان ميدهد که نقش زنان به عنوان نيروي انساني فعال ، تا حدي مورد غفلت واقع شده است ، هرچند تلاش هايي در اين زمينه صورت گرفته است .
مطالعات و تحقيقات ( ,Shirazi ;٢٠٠٧ ,Berazneva &Brodman ;٢٠٠٤ ,et al &Heeks ;٢٠١٣ ,Moin &Khan ;٢٠١٢ مرشدي و کاظمي، ١٣٩٢؛ سواري و ديگران ، ١٣٩٢؛ بيدهني، ١٣٩٢) متعددي نيز نشان داده است که تکنولوژيهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي با سهولت در دسترسي و ظرفيت هاي بالقوه اي که دارند، زمينه ساز بستري طلايي براي توانمندي زنان به شمار ميروند.
com/articles/sci-tech/81536/latest-data-on-iran-surge-in-social-media-use 2 Khan 3 Moin 4 Nord داد، تکنولوژيهاي اجتماعي، پيامدهاي مثبتي مانند توانايي دسترسي به اطلاعات مورد نياز، ارتباطات سريع و موثر، افزايش آگاهي و افزايش تعداد فرصت ها را براي کاربران خود به همراه داشته است .
اين امر، به صورت حق انتخاب در زندگي و تأثيرگذاري بر انتخاب جهت تغييرات از راه به دست گرفتن کنترل منابع مادي و غير مادي اساسي محقق خواهد شد (کولايي و حافظيان ، ١٣٨٥: ٤٧)، اما از آنجا که در اين مقاله قصد داريم تا ارتباط بين توانمندي و استفاده زنان از شبکه هاي اجتماعي در ايران را مورد مطالعه قرار دهيم ، ناگزير به نظريه هاي فمينيستي و رويکردي که هر کدام نسبت به فناوري اتخاذ ميکنند، نيز اشاره ميشود؛ چراکه اين نظريه ها ميتوانند زمينه اي براي درک تاريخي ارتباط زنان با فناوري فراهم کنند و اين امر، به فهم بهتر مسئله تحقيق کمک خواهد نمود.