چکیده:
«نجش» عنوانی فقهی است بهمعنای تقلب و فریب که از حدیث «لا تناجشوا» اخذ شده است. این واژه بهخاطر بار معنایی عامی که دارد، از واژگان بهکار رفته در یکی از احادیث راهبردی ناظر به مباحث سبک زندگی است و تمامی عرصههای زندگی را شامل میگردد. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی سندی در کتب فریقین به روش توصیفی ـ تحلیلی با رویکرد حدیثی پرداخته است که در منابع رجالی شیعه و اهلسنّت با سلسله سندهای متفاوت به فراوانی آمده و بهلحاظ سند، صحیح میباشد. از سوی دیگر، از منظر تحلیل و تبیین متن روایت، این واژه با مشتقاتش در ادبیات عرب پیش از اسلام وجود داشته و مورد استفاده شعراء و ادیبان بوده است و ممکن است یکی از واژگان دخیل از زبان حبشی به عربی باشد. مشتقات این واژه در قرآن نیامده؛ اما در حدیث، در مقامهای بیانی مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. واژهپژوهان و لغتشناسان اختلافنظرهای زیادی دربارۀ معنی و مصداق این واژه داشتهاند. در بررسی متن این روایت، معنای «قیمت افزایی دروغین اجناس بدون قصد خرید» برای این واژه برجستهتر از بقیه معانی بوده؛ اما معنای اشتراکی آن در استفادههای مختلف حدیث، «فریب دادن» است که در احادیث «کاری ناپسند، مذموم و حرام» تلقی شده است. لازم به ذکر است که علما بهخاطر کاربرد فراوان فقهی این حدیث، در منابع فقهی خود، استناد فراوانی به آن نمودهاند که نتیجه بحث آنها بهصورت جامع و مفید در این نوشتار جمعآوری شده است.
خلاصه ماشینی:
احتمال دارد که این واژه مستعرب و از گویش حبشی به ادبیات عرب وارد شده باشد؛ زیرا آنها به پادشاهان خود نجاشی میگفتهاند؛ و یا «أنجشه» برده حبشی که پیامبر( آن را از شعرخوانی در مقابل بانوان باز میدارد (مجلسی، بحار الانوار، 1403: 18/40) در کتب «فریقین» چهلوپنج روایت از مشتقات واژه «نجش» وجود دارد که موضوع اکثر احادیث در مورد خریدوفروش میباشد.
بعلاوه با اصطلاحاتی چون گمان بد، فساد در اصطلاح اجتماعی، حسد، جاسوسی، کینه و پشتکردن نیز آمده است (بخاری، الجامع الصحیح البخاری، 1422: 8/19)؛ اما در روایت مسلم نیشابوری، ضمن همنشینی با حسد، بغض، پشتکردن و ممنوعیتهای فروش فریبگونه، به اخوت و برادری که همانا یکی از مبانی اصلی دین عزیز اسلام است، دعوت داده شده و اجتناب از ستیز، ظلم، رسواکردن برادر مسلمان و تحقیرش، دیده میشود و در آن، سه مرتبه قلب را محل تقوی معرفی کرده است (نیشابوری، صحیح مسلم، 1429: 4/1986).
دلیل استفاده این کلمه از باب تفاعل آن است که غالبا فروشنده و خریدار از «نجش» به نفع همدیگر استفاده میکنند؛ یا این که بعد از «نجش» توقع تلافی دارند (ابنحجر، فتح الباری، 1379: 6/46)؛ اما مبارک فوری خلاف و عکس این برداشت را دارد؛ وی معتقد است این واژه از باب تفاعل ذکر شده است؛ زیرا کسی که قیمت جنس تاجری را بدون قصد خرید بالا میبرد، متقابلا توقع چنین عملکردی از طرف تاجر برای فروش جنس خود را دارد (مبارک فوری، تحفة الاحوذی، بیتا: 3/421).