چکیده:
وابستگی اقتصاد ایران به درآمد نفت و فرآوردههای نفتی یکی از مشکلات اساسی است که همواره در برنامههای توسعه کشور برای رهایی از آن، سیاستها و راهکارهای مختلفی در نظر گرفتهشده است و توسعه صادرات غیرنفتی یکی از این موارد است. آنچه در این میان مهم است بررسی عوامل مؤثر بر صادرات و تعیین متغیرهای مهم و سپس سیاستگذاری مناسب بر اساس نتایج حاصله در جهت تحقق توسعه صادرات کالا و خدمات میباشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر افزایش صادرات صنایعدستی و هنری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایعدستی چهار استان تهران، شیراز، گرگان و سمنان میباشد و حجم نمونه با توجه به فرمول کلاین حداقل 200 نفر در نظر گرفته شد. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و برای جمعآوری دادهها از روش نمونهگیری در دسترس با استفاده از ابزار پرسشنامه، مشتمل بر 32 گویه استفادهشده است. جهت آزمون دادههای جمعآوریشده، روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی ال اس مورداستفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قابلیت نوآوری محصولات صنایعدستی و استفاده از قابلیت بازاریابی و اصول بازاریابی بر عملکرد صادراتی و همچنین بر ابعاد عملکرد صادراتی تأثیر مثبت دارد و متغیر رقابت ناکارآمد بهعنوان تعدیلگر بین قابلیت بازاریابی و عملکرد صادراتی نقش ایفا میکند.
Dependence of Iran's economy on oil and oil products revenues is one of the main problems that has been considered by different policies and solutions in various development plans of the country to eliminate it, and non-oil export development is one of these. What is important here is the study of factors affecting exports and the identification of important variables and then appropriate policy based on the results achieved in order to realize the development of exports of goods and services. The main objective of the present study is to investigate the factors affecting the export of handicraft and artistic products. The statistical population of this research includes handicraft producers and exporters in four provinces of Tehran, Shiraz, Gorgan and Semnan, and the sample size was considered to be 200 people according to Klein formula. The research method was descriptive-survey and for data collection, simple nonprobability sampling method and a questionnaire tool was used which included 32 indicators. In order to test the collected data, structural equation modeling was used by using Smart PLS software. The results of this study indicate that the capability of the handicrafts product innovation and the use of marketing capability and marketing principles affect the export performance as well as the dimensions of export performance, and the dysfunctional competition variable plays a role in modifying the marketing capability and export performance.
خلاصه ماشینی:
تأثير قابليت هاي بازاريابي در حوزه صادرات و نوآوري بر ابعاد عملکرد صادرات با تعديل گري رقابت ناکارآمد (موردمطالعه : شرکت هاي صنايع دستي و هنري) حسين نوروزي *١ فاطمه درويش ٢ و رضا نصري 3 تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٢/٢٨ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٠٩/٢٢ چکيده وابستگي اقتصاد ايران به درآمد نفت و فرآورده هاي نفتي يکي از مشکلات اساسي است که همواره در برنامه هاي توسعه کشور براي رهايي از آن ، سياست ها و راهکارهاي مختلفي در نظر گرفته شده است و توسعه صادرات غيرنفتي يکي از اين موارد است .
درجه توسعه يافتگي اقتصادي به ميزان قابل توجهي به بهره گيري مطلوب و بهينه از منابع و امکانات توليد بستگي دارد که در اين اثنا عملکرد صادراتي شرکت هاي توليدي يکي از عوامل تأثيرگذار در توسعه صادرات کشور تلقي ميشود که نميتوان نقش آن را ناديده گرفت (عباسي و همکاران ، ١٣٩٦).
نقش بازاريابي بين المللي و صادرات غيرنفتي در افزايش سهم کشورها در تجارت بين المللي، به عنوان يک ابزار مهم در توسعه اقتصادي، انکارپذير است و با توجه به محصولات بااهميتي همچون محصولات دستي و هنري که مختص توليدات داخلي هستند و سبب ايجاد مزيت رقابتي به دليل متخصص بودن و نبود چنين هنري در 1- Zehir 2- Vicente بازارهاي بين المللي ميشوند، اين امکان وجود دارد که بتوان در مورد اين موضوع تحقيق کرد.
به طور کلي، پيچيدگي صادرات 1- Lundberg 2- Carneiro 3- Erdil and Özdemir 4- Aali 5- Morgan 6- Agyapong مستلزم آن است که شرکت ها هم زمان در بسياري از حوزه ها، ازجمله در نيازهاي مشتريان بازار صادرات و موارد استثنايي در پيش بيني فرصت ها و تهديدهاي پنهان بازار، براي محصولات جديد باهم رقابت کنند.