چکیده:
نقیب از سوی فرمانروای وقت، به امور علویان رسیدگی میکرد. تا روی کار آمدن آل بویه، ذراری اهل بیت: و عباسیان، نقیبی مشترک داشتند؛ اما این دولت برای هر یک از آنان، نقیب جداگانهای تعیین کرد. بالاترین منصب در دیوان نقابت، نقیب النقبای هاشمیها و طالبیان بود که در برابر حاکمان آل بویه و علویان، پاسخگو بود. نقیب علاوه بر شرافت نسبی و آراستگی به فضل و فضیلت، از تدبیر، اقتدار و صلابت کافی برخوردار بود و بر مباحث فقهی، حقوقی و قضایی نیز اشراف کافی داشت. در عصر آل بویه، ابن قیراط، محمد بن داعی، احمد کوکبی، شریف حسین موسوی، علی علوی، سید رضی، سیدمرتضی علمالهدی و سیدعدنان موسوی در راس دیوان نقابت قرار گرفتند. آنان کارگزارانی چون کاتب، نایب، قائممقام، خازن، مسئول روابط عمومی و گردآورندگان گزارشها و اطلاعات در اختیار داشتند. برخی از این نقبا افزون بر عهدهداری امارت حجاج بیتاللهالحرام و ریاست دیوان مظالم، در زمره دانشمندان و محققان عالیرتبه نیز به شمار میآمدند.
خلاصه ماشینی:
در عصر آل بویه، ابن قیراط، محمد بن داعی، احمد کوکبی، شریف حسین موسوی، علی علوی، سید رضی، سیدمرتضی علمالهدی و سیدعدنان موسوی در رأس دیوان نقابت قرار گرفتند.
این تشکیلات سازمانی، هنگام روی کار آمدن دیالمه و تحت تأثیر برخی عوامل فرهنگی ـ اجتماعی شکل گرفت؛ زیرا تا این زمان، نقابت علویان و عباسیان مدیریتی واحد داشت و این روند، باعث میشد از سویی بنیعباس، که در رأس نظام سیاسی و حکومتی جهان اسلام قرار گرفته بودند، حقوق مسلّم طالبیان را نادیده بگیرند و به آنان ستم روا دارند و ایشان را در تنگناهای شدید سیاسی قرار دهند و از سوی دیگر، سادات و امامزادگان، که رو به فزونی بودند و میان مردمان مؤمن نفوذ داشتند و به دلیل پیوند با خاندان طهارت: از قداست و تکریم ویژهای برخوردار بودند، نه فقط زیر بار خلافت آل عباس نمیرفتند؛ بلکه در مواقعی قیامها و خیزشهایی را علیه آنان ترتیب میدادند.
نقیب بعد از انتصاب به این مقام، وظیفه داشت انساب خاندانهای سادات را به دقت بررسی و شناسایی، و شجرهِ آنان را در دفاتر ثبت کند، بر حرکات جمعیت علویان از قبیل ولادت، ازدواج، وفات، مهاجرت و اشتغال ایشان نظارت داشته باشد، آنان را از ارتکاب به معاصی و منکرات باز دارد، افراد تحت نقابت را در رسیدن به خواستههای قانونی و شرعی، استیفای حقوق، اشتغال به حرفههای آبرومند و مطابق با منزلتشان یاری دهد، از اموال طالبیان اعم از معقول و غیر منقول محافظت، و از موقوفات و مواریث آنان صیانت کند، به تعلیم و تربیت و تهذیب کودکان و نوجوانان اهتمام داشته باشد؛ طوری که بایسته شرافت خاندانشان باشد (بابائی حائری، 1373ش، ص27-28؛ خالقی، 1387، ص143-145؛ زیدان، 1372ش، ص145).