چکیده:
در این پژوهش خودمردمنگارانه، به دنبال کشف مسیری بودم که جامعه هویتم را به عنوان مادر شکل داده و به عبارتی مادر بودن را به من "آموخت". من در این مسیر به این باور رسیدم که حقیقتی طبیعی و غریزی از مادر بودن وجود ندارد، بلکه، بسترهای اجتماعی و فرهنگی، و نیز حوزههای دانش و شناخت موجود، حقیقت مادر بودن را شکل میدهد. همچنین این روایت فردی که موقعیتمندی من در کنار دیگران را در یک بستر اجتماعی به چالش میطلبید، با ورود به میدانی متفاوت، در تعامل و برخورد با تجربهی مادری"طیبه"، که یک زن غربت و از اهالی محله محروم "لب خط" بود قرار دادم. در این راستا کوشیدم تا داستانمان که دو روایت کوچک محلی بود را به واسطهی پیچیدگیهایش به بدنه اصلی جامعه پیوند دهم. روایت زندگی هر کدام از ما سرشار است از ملاحظاتی در رابطه با تلاقی جنسیت، قومیت، طبقه اجتماعی، زبان و دیگر نظامهای سلطه، که مزیتها، نابرابریها، و میزان نزدیکیمان به قدرت را مشخص میکند. تجربه زیستهی من متاثر از این حقیقت است که به عنوان یک زن فارس، متاهل، شیعه، و متعلق به طبقه متوسط، تجربهها و باورهایم از مادری ملهم از همان مادری جریان اصلی است که سالها پیرامون خود دیده و آموختهام، همانطور که "طیبه" در تمام عمرش در معرض جریان حاشیهای مادری قرار داشته، آنها را در خود درونی کرده و تجربهاش از غربت بودن، فرودست بودن و فقر را در مادری خود بازتولید مینماید.
Although mothering is widely believed to be a biological and natural stage of women's lives, feminism tells us that not all women have the same experience of mothering. They perceive and act upon it, depending on different cultural context. In this research, which includes my reflexive narrative of maternal experience, I attempted to challenge its involvement with dominant ideologies of mothering by narrating the cultural aspects of my own maternal experience. I related this personal story, which challenged my situation alongside others in a social context, to the maternal experience of a marginalized mother. In this regard, I attempted to link our story, which included two small local narrative, to the main body of society by writing a motivational and testimonial text due to its complexities. The story of each of us is full of considerations related to the intersection of gender, ethnicity, social class, language, and other domination systems that determine our privileges, inequalities, and proximity to power. In other words, the linguistic word of "mother” is replaced by the historical reality of “mothering” which causes the reproduction of social inequalities and marginalizes the maternal experience of many women.
خلاصه ماشینی:
آنچه که اهمیت این بررسی را ضروری می کند، توجه به این مسئله است که گفتمان مدرن تخصص گرایی در جامعه ما که به شدت متاثر از سیطره ی امر پزشکی و روانشناختی و نبود امر اجتماعی است ، همان طور که پیشتر ولف ١ (٢٠٠١)، اپل ٢ (٢٠١٤)، موران ٣ (٢٠١٤) و دیگران در رابطه با بازتاب مسئله مادری در فرهنگ امروز آمریکا مطالعه کرده اند، این مسئله باعث می - شود که این گفتمان ، در بررسی مسائل فردی و عاطفی مادران ، در جریان تولید دانش پیش از بارداری ، زایمان ، پس از بارداری و روش های فرزندپروری و نیز در مرحله ی ارائه ی مشاوره ها و راهکارهای تخصصی ، رویکردی "علمی و تخصصی " را در پیش بگیرد که مبتنی بر نوعی پیش فرض از جایگاه مادر به عنوان زنی غالبا خانه دار، مرفه ، دارای همسر، عضو طبقه متوسط ، شهرنشین ، تحصیل کرده ، ازخودگذشته و فاقد دغدغه های اجتماعی است .
به تدریج برخی از زنان محقق رنگین پوست در پرداختن 1 Women and minorities 2 Linder & Rodriguez 3 librarian’s dilemma 4 Purdie & Eiback 5 Dill and Zambrana 6 Bell-Scott and Guy-Sheftal 7 Hooks / 113 به نقش خود در خانواده ها، با توجه به پیچیدگی تداخل جنسیت با نژاد و طبقه اجتماعی ، به جنبه های دیگری از کنش مادری توجه کردند که مادرانگی سیاه ١ یکی از مصادیق مهم آن است .