چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قابلیت یادگیری سازمانی بر توانمند سازی کارکنان با تبیین نقش میانجی شایستگی مدیران بود. روش تحقیق توصیفیـ پیمایشی انتخاب شد. جامعه آماری پژوهش را 200 نفر از کارکنان 10 واحد دانشگاه پیام نور استان لرستان تشکیل میدهند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 127= n نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقهای نسبی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای نیل به اهداف پژوهش، از پرسشنامههای استاندارد قابلیت یادگیری سازمانی اوناگ و همکاران ( 2014)، توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995)، و شایستگی مدیران گریفن (1994) بهره برده شده است که روایی پرسشنامهها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برای قابلیت یادگیری سازمانی 0.721، توانمندسازی کارکنان 0.764 و شایستگی مدیران 0.752 مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با بهره گیری از آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه و تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS و Amos در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری صورت پذیرفت. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری که بر دادههای 127 پرسشنامه گردآوری شده از جامعه آماری اعمال شد، نشان دهنده تاثیر مستقیم، مثبت و معنادار قابلیت یادگیری سازمانی (با ضریب مسیر 0.81) و به طورغیر مستقیم و با نقش میانجی شایستگی مدیران (با ضریب مسیر 0.93) بر توانمند سازی کارکنان و همچنین (با ضریب مسیر 0.38) بر شایستگی مدیران دارد. همچنین شایستگی مدیران (با ضریب مسیر 0.33) تاثیر مثبت و معناداری بر توانمند سازی کارکنان میگذارد.
The purpose of this study was to investigate the effects of organizational learning capability on employee empowerment by explaining the mediating role of managerial competency. This was a descriptive field survey, in which the statistical population included 200 employees working at 10 branches of Payame Noor University in Lorestan Province. The Krejcie and Morgan table was employed to select 127 participants as sample through the relative stratified random sampling method. Onag’s Organizational Learning Capability Scale (2014), Spreitzer’s Employee Empowerment Scale (1995), and Griffin’s Managerial Competency Scale (1994) were used for research purposes. The validity of the questionnaires was approved through formal and content validity, and reliability was approved through Cronbachchr('39')s alpha for organizational learning capability 0.721, employee empowerment 0.764, and managerial competency 0.752. Data analysis was performed in SPSS and Amos through linear and multivariate regression tests and structural equation modeling for measurement and structural sections. According to the SEM results applied to the data of 127 questionnaires collected from the statistical population, organizational learning capability had a direct positive significant effect (path coefficient= 0.81) and an indirect effect through the mediating role of managerial competency (path coefficient= 0.93) on employee empowerment. Organizational learning capability also affected managerial competency (path coefficient= 0.38), which had a positive significant effect on employee empowerment (path coefficient= 0.33).
خلاصه ماشینی:
Organizational Learning Capability 317 تصميم گيري مشارکتي (دخالت دادن افراد در تصميم گيري و درگيري ذهني و عاطفي اشخاص در موقعيت هاي گروهي که آنان را بر مي انگيزد براي دستيابي به هدفهاي گروهي يکديگر را ياري دهند و در مسئوليت کار شريک شوند) [٣٢]، تعهد مديريتي (تعهد سازمان در برابر کارکنان و اينکه مديران تا چه اندازه نسبت به کارکناني که شالوده سازمان هستند توجه دارند و متعهد هستند و يا تلاش در جهت حمايت از افزايش عملکرد آنها) [٢٩]، آزمايش و گشودگي (اينکه کارکنان در اين سازمان تا چه اندازه تشويق به تعامل با محيط ، رقبا، مشتريان، موسسات و دانشگاهها مي شوند ) [٢٦]، انتقال دانش (توزيع دانش از نقطه نظر فرستنده و اکتساب دانش از نقطه نظر گيرنده) [٨]، ريسک پذيري (افراد در سازمان تا چه اندازه به ريسک پذيري براي يادگيري از شکست ها و اشتباهات تشويق مي شوند و در قلمرو ناشناخته هاي شغل خود اقدام به ريسک مي کنند ) باعث ارتقا سطح قابليت يادگيري در سازمانها مي شود [١٠] و [٣٣].
320 جدول ١: پيشينه تجربي در زمينه موضوع پژوهش (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١: مدل مفهومي پژوهش با اقتباس از اوناگ و همکاران [٣٢]، اسپريتزر [٤٣] و گريفن [١٢] 322 فرضيه اصلي قابليت يادگيري سازماني با توجه به نقش ميانجي شايستگي مديران بر توانمند سازي کارکنان دانشگاه پيام نور استان لرستان تاثير دارد.