چکیده:
هزار و یک شب یکی از متون ادبی چند ملیتی است که عناصر فرهنگ های ملل گوناگون را در خود جای داده است. در این اثر به وضوح، فرهنگ جنسیتی و نظام مردسالار به چشم می خورد، پژوهش حاضر با بررسی حکایت های هزار و یک شب، انگاره ها و اندیشه های جنسیتی فرهنگ گذشته ی شرقی را به نمایش گذاشته؛نقش هر یک از دو جنس (زن و مرد ) را در این فرهنگ تبیین کرده است. این پژوهش ، با هدف بررسی و نمایاندن وضعیت فرهنگی جوامع شرقی در عهد قدیم به ویژه عصر ساسانی، نقش و جایگاه زنان و مردان در تقابل با همدیگر (تقابل های جنسیتی) تدوین شده که در آن شهرزاد به عنوان الگوی تمام عیار جنسیت زن و شهریار نماد جنسیت مرد و نظام مردسالاری معرفی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، زن در تمام حکایت های هزار و یک شب دارای نقش های متفاوتی است؛ تمام سعی و تلاش شهرزاد بر این است که نقش های مختلفی به زنان قصه هایش واگذار کند که از یک طرف قابل پذیرش در جامعه ی مرد سالارِ عهد ساسانی باشد و از طرف دیگر برای شهرزاد بسیار مهم است که بتواند ذهن بیمار گونه شهریار را تلطیف کرده و آماده دریافت نقش های مثبت برای زنان باشد.
Thousand and One Nights is a multinational literary cultures of different nations of the Orient in its place.In this work clearly, culture, gender and patriarchy can be seen, the present study was to investigate the story of the Thousand and One Nights, ideas and thoughts gender East will showcase the culture of the pastThe role of each of the two sexes (male and female) will be explained in this culture.The research, to investigate and represent the cultural area of the eastern countries of the Old Testament, especially the Sassanid era and the role and status of women and men in conflict with each other (as opposed to gender) is developed where Scheherazade as a perfect example of Sex couple's Sex symbol male and patriarchal system will be introduced.The results showThe woman in the story of the Thousand and One Nights has different roles,All she is tryingThe different roles assigned to women, his story is that one side is acceptable in male-dominated society SassanieraOn the other hand, for she is very important that the patient's mind and get ready to soften positive roles for women.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي تحقيق نشان مي دهد، زن در تمام حکايت هاي هزار و يک شب داراي نقش هاي متفاوتي است ؛ تمام سعي و تلاش شهرزاد بر اين است که نقش هاي مختلفي به زنان قصه هايش واگذار کند که از يک طرف قابل پذيرش در جامعه ي مرد سالار عهد ساساني باشد و از طرف ديگر براي شهرزاد بسيار مهم است که بتواند ذهن بيمار گونه شهريار را تلطيف کرده و آماده دريافت نقش هاي مثبت براي زنان باشد .
در داستان ملک يونان و حکيم رويان شهرزاد هيچ گونه نقشي به زنان نميدهد او قصد دارد بر انديشه و نظريه هاي جامعه اي موثر باشد که از زاويه ي مردانه اي بسيار قوي تشکيل شده ؛ بنابراين جهت تاثير گذاري کلام خود بسيار هوشمندانه عمل کند و جهاني براي شهريار ترسيم کند که سازه هايش از سازه هايي که مردان ساخته اند کمي متفاوت تر باشد؛ و زناني را براي نقش هاي مثبت آماده کند که تاکنون تنها نقش هاي اجتماعي که جامعه بر عهده ي آن ها گذاشته است ؛حيله ، نيرنگ ، خيانت ، بدعهدي، همسرداري و پرستاري از فرزندان است .