چکیده:
هدف پژوهش تدوین مدل ارتباطی فناوریاطلاعات با مدیریتدانش و یادگیریسازمانی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان است که روش آن توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلاتساختاری میباشد. جامعهی-آماری، کارکنان دانشگاه فرهنگیان تهران، به تعداد 220 نفر است که با توجه به مشخصبودن حجم جامعه وهمگنبودن آن در نوع استخدام، ابتدا جامعه به سه طبقه تقسیم و با درنظرگرفتن نسبت هر طبقه، حجمنمونه در آنها تعیین شد، سپس از هر طبقه به روش تصادفیساده و با استفاده از فرمولکوکران، 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش ازپرسشنامههای فناوری اطلاعاتTorng & Lin یادگیریسازمانی Neefeh و مدیریتدانش Lawson استفاده شده که روایی آنها به تایید متخصصان و اساتید رسیده و پایاییشان در یک مطالعهی مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفایکرونباخ 95. 0، 92. 0 و 93. 0 محاسبهشدهاست. بهمنظور تجزیهو-تحلیل اطلاعات، از آمارتوصیفی و استنباطی ازجمله کولموگروف–اسمیرنوف، تحلیل مسیر و برای تعیین ارتباط علی بین متغیرها، از روش مدل معادلاتساختاری بهکمک نرمافزارهای PLS2و21SPSS استفاده شد. یافته-های نشان داد، بین فناوریاطلاعات با مدیریتدانش و یادگیریسازمانی در کارکنان دانشگاه فرهنگیان و بین فناوریاطلاعات با مولفههای مدیریتدانش (تشخیص، تحصیل، بکارگیری، اشتراک، توسعه و نگهداریدانش) و مولفههای یادگیریسازمانی (مهارتهایفردی، مدلهایذهنی، چشمانداز مشترک، تفکرسیستمی) در کارکنان دانشگاه فرهنگیان رابطه وجود دارد و مدلارتباطی آنها از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین فناوریاطلاعات بیشترین تاثیر را بر مولفههای اشتراکدانش با ضریب 0. 75 و مدلهایذهنی با ضریب تاثیر 76. 0 دارد. با توجه به تاثیر فناوریاطلاعات بر مدیریتدانش و یادگیریسازمانی در دانشگاه فرهنگیان، بهره-گیری از مدلارتباطی آنها در برنامهریزی و تصمیمگیریهای این دانشگاه توصیه میشود.
This study aims to develop an IT communication model with knowledge management and organizational learning in the staff of Farhangian University. The method is a descriptive correlation based on structural equations. The statistical population is all the staff of Farhangian university of Tehran that were 220 people. According to the size of the society and its homogeneity in the type of employment, the society was divided into three classes, and according to the ratio of each class, the sample size was determined., the Torng & Lin`s (2005) IT questionnaire, organizational learning of Neefeh (2002), and Knowledge Management of Lawson (2003) have been used. Their validity was confirmed by experts and professors, and the reliability is in a preliminary study with 30 subjects and with Cronbach's alpha is calculated 0.95, 0.92, and 0.93. In order to analyze the data, descriptive and inferential statistics such as Kolmogorov-Smirnov, modeling PLS and SPSS 21 software were used. The findings showed that there is a relationship between IT and knowledge management and organizational learning among the staff of Farhangian University, as well as between IT with knowledge management components (recognition of knowledge, knowledge acquisition, knowledge use, knowledge sharing, knowledge development, knowledge maintenance) and components of organizational learning (individual skills, mental models, common perspective, comprehension), and their relationship model has a good fit. Also, of 0.75, and mental models with coefficient of influence of 0.76. Considering the impact of IT on knowledge, using their communication model in planning and decision making of this university is recommended.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا فناوري اطلاعات ، ميتواند به عنوان ابزاري 1 Young 2 Marquardt 3 Knowledge Management 4 Baghi 5 Simon قدرتمند عمل کرده و ابزارهايي مؤثر و کارآمد را براي همه ي وجوه مديريت دانش شامل ، تسخير، اشتراک و کاربرد دانش فراهم آورد.
در واقع تجربه ، کسب دانش ، سنت و عرف جامعه ، فرهنگ و هنجارهاي اجتماعي مدل هاي ذهني افراد را شکل ميدهند (نيفه ، ٢٠٠٢)، 1 Tsang 2 Organizational learning 3 Neefe 4 Haber 5 PiterSengeh (٣) چشم انداز مشترک، که به معناي توانايي ايجاد يک تصوير و آرمان مشترک از آينده اي که در پي آن هستيم ، ميباشد و به کارکنان کمک ميکند تا حول يک هويت و حس مشترک حرکت کنند (مارکوارت ، ٢٠١٢، ٧٤) و (٤) تفکر سيستمي، که اصل بنيادين سازمان يادگيرنده و ابزاري بسيار قوي براي تسهيل يادگيري سازماني است و چارچوب مفهومي براي ايجاد الگوهاي روشن تر ارائه نموده و تعيين ميکند که چگونه آن ها به گونه اي اثربخش تغيير ميکنند (خانعليزاده و همکاران ، ١٣٨٩).
Study of the relationship between culture and information technology with the establishment of knowledge management process in the field of educational affairs of public universities of Tehran.