خلاصه ماشینی:
شیرین(1) مهرداد صادقیان ندوشن مقدمه دکتر شیرین بیانی در آخرین سخنرانی خود کلامش را اینگونه آغاز کرد: «من در میان شکرهایی که گاه و بیگاه به درگاه پروردگار میگزارم، دو شکر از همه مهمتر است که همه جا و همه وقت نیز گفتهام: یکی اینکه ایرانی زاده شدهام و دیگر اینکه در خانوادهای چشم بر جهان گشودهام که از آن من است؛ زیرا هیچ یک به انتخاب من نبوده و دست سرنوشت برای من چنین رقم زده است و چه خوش اقبالیای(2).
» اما موضوع اخیر تنها دلیل شناخت خانواده و نیاکان خانم دکتر بیانی نیست، چرا که امکان ندارد بتوان به بررسی و مطالعه تاریخ معاصر و مشروطیت ایران، ولو به طور سطحی، پرداخت، بدون اینکه با شخصی از نیاکان و خویشان وی برخورد نداشت؛ به عبارت دیگر نام این خاندان با تاریخ گره خورده است و «تاریخ و ادبیات این سرزمین، بخش عمدهای از بازیابی هویت فرهنگی خویش را مدیون این خاندان دانشدوست و دانشپرور است(3)» علاوه بر اینها، آمیختگی و شناخت این خانواده بهمثابه مطالعه ارزشهای اصیل و اخلاقی است، و به درستی میتوان بیان نمود آشنایی با زندگی خانم دکتر بیانی برای تمام دختران ایران زمین ضروری است؛ زیرا بیتردید وی شایستگی دارد بهعنوان یک الگوی معاصر زن ایرانی مطرح شود.
(4)» همچنین باید در نظر داشت که سه نسل از این خاندان و بیش از هفت نفر از این خانواده از اعضای هیئت علمی و اساتید دانشگاه تهران بودهاند، اما آنچه شیرین بیانی را از سایر همقطارانش متمایز میکند زندگی همراه با اصالت و پاسداشت آیینهای نیک ایرانی است، بهطوری که وی مدرنیته را میپالاید و آنچه مناسب فرهنگ ایران است برداشته و به کار میگیرد و از سنت نیز آنچه را واجد ارزش نبوده و در این دوران به کار نمیآید کنار میزند(5).
کلید واژه های ماشینی:
زن
،
دکتر شیرین بیانی
،
ایران
،
استاد
،
خانواده
،
زندگی
،
تاریخ
،
مغول
،
کتاب
،
مادر