چکیده:
استعاره، در قرآن کریم حضور پردامنهای دارد. دلایل وجود استعاره در قرآن هر چه که باشد، یکی از آنها، بدون شک، کارکرد مهمی است که در بیان مفاهیم موردنظر قرآن ایفا مینماید. بدین لحاظ، ترجمه استعارههای قرآن دشوارتر از آن چیزی است که، در نگاه اول، به نظر میرسد. ضرورت توجه به کارکرد استعاره ازآنروست که غفلت از این شاخصه مهم، به گاه ترجمه قرآن، از تاثیر برابر آن در مخاطبان زبان مقصد به میزان زیادی خواهد کاست. براین اساس، هدف ما در مقاله حاضر، این است تا به شکل عملی، نقش تعیینکننده کارکرد در ترجمه استعارههای قرآن به زبان مقصد را به اثبات برسانیم. بدین منظور، ابتدا، با تکیهبر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مراجعه به منابع مکتوب، انواع کارکردهای ذکرشده در آثار بلاغتدانان مسلمان برای استعارههای قرآن را مدّ نظر قرار داده و سپس به نظم قرآن بهعنوان عامل مهم در تعیین کارکرد استعاره در قرآن اشارهکردهایم. در ادامه، در بخش اصلی پژوهش، به شکل موردی، آیه 29 سوره «حجر» را ازنظر کارکرد استعاره و همچنین ازنظر مقولات مرتبط با تعادل ترجمهای واکاوی کرده و تلاشهای «خرمشاهی»، «فولادوند»، «آیتی» و «میبدی» در ترجمه فارسی این آیه، از نقطهنظر کارکرد استعاری، را با یکدیگر مقایسه کردهایم. در پایان، نتیجه حاصله حاکی از آن است که بازتولید عبارت قرآنی موردبحث از طریق ترجمه تحتاللفظی، کارکرد عینیتبخشی استعاره آن را، طور کامل، در زبان فارسی بازتاب مینماید و ترجمه اشتباه میبدی از عبارت موردبحث، گواهی است بر این واقعیت که وی از کارکرد استعاره آن غافل بوده است.
Metaphor has been frequently used in the Holy Quran. One of the reasons is undoubtedly playing an essential function in expressing the intended meanings of the Qur'an. In this respect, translating metaphors of the Qur'an is more sensitive and complicated than it seems at first glance. It is necessary to pay attention to the function of metaphor because neglecting this critical feature when translating the Qur'an will significantly reduce its equal effect on the target language readership. Accordingly, the aim of this study was to prove, in a practical way, this function in translating metaphors of Qur'an into target language. For this purpose, relying on the descriptive-analytical method and by referring to written sources, types of functions mentioned in Muslim rhetorician's works for the Qur'an metaphors have been considered, then, we have mentioned the Qur'an textual arrangement as an important factor in determining functions of metaphors. Then, in the central part of the research, Specifically, we have analyzed Verse 29 of Surah Al-Hijr in terms of metaphorical functions as well as in terms of issues related to translative Equivalence, and have compared the efforts of "Khorramshahi," "Fooladvand," "Ayati" and "Meybodi" in their translation of this verse, In terms of metaphorical function. In the end, the result indicates that the reproduction of the intended Qur'anic phrase, through literal translation, reflects the objectification function of the metaphor in its entirety in Persian and Meybodi's mistranslation of the intended phrase is evidence of this fact that he was unaware of its metaphorical function.
خلاصه ماشینی:
براین اساس ، هدف ما در مقاله حاضر، این است تا به شکل عملی، نقش تعیین کننده کارکرد در ترجمه استعاره های قرآن به زبان مقصد را به اثبات برسانیم .
در نسخه پاییز و زمستان مجله «ترجمان وحی» وابسته به «سازمان اوقاف و امور خیریه » تهران منتشرشده است ، نخست ، به نحو تقریبا مفصل ، مطالب نظری استعاره به همراه معرفی برخی از استعاره های آیات قرآن را ارائه نموده و سپس چالش نحوه ترجمه استعاره در قرآن را مطرح میسازد و در ادامه به منظور روشمند ساختن ترجمه استعاره های آیات کتاب خدا، استعاره های قرآن را به دو دسته تقسیم میکند: یک دسته استعاره هایی است که مستعارمنه آن عینا در فارسی وجود دارد و به گفته ایشان در ترجمه آن با هیچ مشکلی روبه رو نخواهیم شد، مثلا در تعبیر قرآنی «طغی الماء» به آسانی آن را به صورت «آب طغیان کرد» ترجمه میکنیم یا در عبارت «مفاتیح الغیب » ترجمه تحت اللفظی «کلیدهای غیب » کارساز است به دلیل اینکه این گونه استعاره ها به همین شکل در زبان فارسی هم وجود دارد؛ اما مشکل اصلی زمانی است که استعاره به کاررفته در آیه ، در زبان فارسی معادلی نداشته باشد.
» (دهخدا، بیتا، ج ١١: ذیل ماده دمیدن ) معادل و مشابه دقیق این روابط همنشینی در زبان عربی به این صورت است : «نفخ مسحوقا/ بالونة » (ترجمه ): «دمید در مقداری پودر/ یک بادکنک » (مختار عمر، ٢٠٠٨: ٢٢٤٨، ماده نفخ )؛ و «نفخ النار» (ابن منظور، بیتا، ج ٣: ٦٣)، به این ترتیب ، روشن میشود که انحراف دستوری آیه ، در گفتار ادبی فارسی معادل و هم ارز دقیقی را داراست : «و آنگاه روح بر تو دمیدم تا زنده گشتی.