چکیده:
رسانههای اجتماعی با توصیفی از ابزارهای بر خط، مجرایی را برای انتقال و یا اشتراک-گذاری اطلاعات با مخاطبان گسترده مهیا مینماید. این رسانهها با درگیر کردن عوامل انسانی در فرایندهای رویهای و فلسفه وجودی یک سازمان، اجتماعیسازی سازمان را هدف قرار میدهد. بررسی پژوهشهای انجام شده در نسبیت رابطه رسانههای اجتماعی و ارتباطات سازمانی، عمدتاً نگرشی یک سویه و مثبت را نسبت به این رسانه-ها به مخاطب القاء مینمایند. گفتمان غالب تئوریک در حوزه سازمانی این است که کاربرد رسانههای اجتماعی، ضروری و توسعه دهنده است زیرا با تأثیر بر ارتباطات سازمانی، سازمانها را در ایجاد فضای گفت وگو و ارتباطات بینافردی و همچنین جلب مشارکت ذی نفعان یاری میرساند. اما نکته اصلی اینجاست که شواهد تجربی در حوزه رسانههای اجتماعی و ارتباطات سازمانی، به طور عمده وابسته به مورد بوده و قابل تعمیم نمیباشد. از این رو در این مقاله با تأملی انتقادی، ضمن مرور نقش رسانههای اجتماعی در اجتماعیسازی سازمان، نگاه پوزیتویستی پژوهشگران سازمانی نسبت به این رسانهها مورد بحث و گفتگو قرار گرفته شده است. نتایج بررسیها نشان میدهد که نسبت به آثار مثبت رسانههای اجتماعی در سازمانها بزرگنمایی شده و مفید بودن آن، بستگی به کاربست اجرایی رسانه اجتماعی و تناسب آن با سازمان دارد.
By describing online tools, social media provides a channel for transmitting or sharing information with wide audiences. These media target the organization's socialization by involving human factors in an organization's procedural and existential philosophy. Investigating the research conducted on the relationship between social media and organizational communication mainly induces a one-sided and positive attitude towards these media to the audience. The dominant theoretical discourse in the organizational field is that the use of social media is necessary and developmental because influencing organizational communication helps organizations to create a space for dialogue and interpersonal communication as well as attract the participation of stakeholders.But the main point is that empirical evidence in the field of social media and organizational communication is largely dependent on the case and cannot be generalized. Therefore, in this article, with a critical reflection, while reviewing the role of social media in the socialization of the organization, the positivist view of organizational researchers towards these media has been discussed. The results of the studies show that the positive effects of social media on organizations have been magnified and, as portrayed, are not necessarily beneficial to human factors and organizations.
خلاصه ماشینی:
گفتمان غالب نظریهای در حوزۀ سازمانی این است که کاربرد رسانههای اجتماعی ضروری و توسعهدهنده است، زیرا با تأثیر در ارتباطات سازمانی سازمانها را در ایجاد فضای گفتوگو، ارتباطات بینفردی، و همچنین جلب مشارکت ذینفعان یاری میرساند.
در سالهای اخیر رسانههای اجتماعی، همراه با افزایش استفادههای تخصصی و علاقۀ محققان به آن، رشد تصاعدی داشتهاند (Ye and Ki 2012)، اما از دیرباز یک نکتۀ اساسی در این بحث وجود داشته است که فناوریهای نوین وسیلهای برای رسیدن به توسعهاند و نباید جایگزین هدف شوند.
این استدلال، براساس بررسی نتایج تحقیقات و نتایج سوگیرانۀ موجود دربارۀ استفاده از رسانههای اجتماعی بهوسیلۀ افراد و سازمانها بیان شده است.
گفتمان غالب درخصوص تحقیقات صورتپذیرفته این است که رسانههای اجتماعی برای سازمان «خوب» هستند، زیرا به سازمانها اجازۀ دستیابی به اهداف ارزشمندی را از قبیل ارتباط مستقیم با ذینفعان و عموم از طریق دورزدن نقش دروازهبانی رسانههای خبری (Kent 2013; Linke and Zerfass 2013; Valentini and Kruckeberg 2012; Wright and Hinson 2014)، ایجاد فضای گفتوگو و رابطه با ذینفعان و مردم (Kelleher 2009; McNamara and Zerfass 2012)، وسعت دید و تصویر سازمانی (Gilpin 2010; Yang and Kent 2014)، و تأثیرگذاری در باور مشتریان دربارۀ برند (Mangold and Faulds 2009; Men and Tsai 2013) میدهد.
تحقیقات نشان میدهد که سازمانها و متخصصانی که رسانههای اجتماعی را از طرف آنها گسترش دادهاند، از این رسانهها بیشتر بهعنوان کانالهای مضاعف بهمنظور انتشار اطلاعات سازمان استفاده کردهاند تا پلتفرمهایی مشترک برای ایجاد فضای گفتوگو و همکاری که از آن طریق به رابطهسازی کمک کنند (DiStaso et al.