چکیده:
زمینه و هدف: برای شناخت و تحلیل دقیق اشعار یک شاعر، مهمترین شیوه، تدقیق و ارزیابی سبکشناسانۀ آثار اوست. موضوع این مقاله بررسی سبکی دیوان نرگسی ابهری، از سه ساحت زبانی، فکری و ادبی است. در این مقاله کوشش شده ضمن مشخص کردن سبک سخنوری شاعر، اثرپذیری او از سعدی و بویژه از حافظ با ذکر شواهد متعدد شعری نمایان شود و نیز جایگاه و اهمیت شعر این شاعر در عرصۀ شعر پایان قرن نهم و میانۀ قرن دهم نشان داده شود.
روش مطالعه: پژوهش حاضر، مطالعهای است نظری که به شیوۀ مطالعۀ کتابخانهای انجام شده است. محدوده و جامعۀ موردمطالعه، دیوان نرگسی ابهری به تصحیح حمیدرضا قلیچخانی است که توسط نشر روزنه منتشر شده است.
یافتهها: شعر نرگسی، ساده و روان و عاری از تعقیدات لفظی و معنوی است. سبک او وقوعی است و بیان عشق مجازی و ذکر جزئیات دقیق این عشق در شعر او مشهود است. شعر او تصویری است تا بدیعی و تشبیه حسی اصلیترین ایماژ دیوان اوست. اندوه غربت و مفاهیم اخلاقی از موضوعات دیگر شعر اوست که در قیاس با موضوع اصلی (عشق مجازی) حضور کمرنگی دارند. نشانههای سبکی شعر قرون نهم و دهم در شعرش نمایان است.
نتیجهگیری: گرایش به شیوۀ وقوع و اقتضای بیان دقیق جزئیات عشق، دلیل روی آوردن شاعر به زبان و بیان ساده و روان است که در آن تشبیهات حسی از مهمترین ابزارهای بیانی است. اثرپذیری او از حافظ مثل اکثر شاعران قرن نهم و اوایل قرن دهم به پیروی از سنت شعری زمانه بوده است. اندوه غربت در شعرش ناشی از مهاجرت او از موطن اصلی و مفاهیم اخلاقی برخاسته از روحیات لطیف شاعرانه و انسانی اوست. در شعر او تازگی و ابتکار دیده نمیشود و خود شاعر هم مدعی آن نیست. غریبگوری و همعصر بودن با شاعران برجسته دلایل گمنامی اوست.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: To know and analyze a poet's poems accurately, the most important method is to critique and evaluate the stylistics of his works. The subject of this article is the study of the style of Abhari nargesi Divan from in three linguistic, literary and intellectual levels. In this article, while specifying the poet's eloquence style, his influence on Saadi and especially Hafez is shown by mentioning numerous poetic evidences and also the position and importance of this poet's poetry in the field of poetry of the late ninth and middle tenth centuries is shown.
METHODOLOGY: The present study is a theoretical study that has been done by library research method. The study area is Nargesi Abhari Divan edited by Hamidreza Ghelichkhani, published by Rozaneh Publishing.
FINDINGS: Nargesi's poem is simple, fluent and free of cacosyntheten and metalepsis hyperbations. His style is voguie and the expression of secholar love and mentioning the exact details of this love is evident in his poem. His poetry is an imaginative rather than a rhetorically and a tangible simile is the main image of his divan. The sorrow of exile and moral concepts are other themes of his poetry that have a small presence in comparison with the main theme (secholar love). The stylistic signs of ninth and tenth century poetry are visible in his poetry.
CONCLUSION: The tendency to the vogue and necessity of accurate expression of the details of love is the reason for the poet to turn to language and simple and fluent expression in which tangible similes are one of the most important means of imagery. His passion from hafez has been following the poetic tradition of the time. The sorrow of exile in his poetry is due to his migration from his original homeland and moral concepts arising from his delicate poetic and human spirits. There is no novelty or initiative in his poetry and the poet himself does not claim it. Being tomb far away from home and contemporary of prominent poets is one of the reasons for his few fame.
خلاصه ماشینی:
آهو در معناي غزال ، در پهلوي khua و نيکو در معناي خوب و زيبا، در پهلوي nekog: رميده اي ز من اي آهوي خجسته خصال / کيم من و چه کسم کزمن احتراز کني (همان : غزل ٢٩٣) در قباي او رقيب بد درون نيکو نمود / کي نمايد بد اگر پوشيده داري ريش را (همان : غزل ٢٠) تلفظ خاص اعداد: چهار بصورت چار: چارده ساله شدي و چو مه چاردهي / چشم بد دور که حسنت به کمال است امسال (همان : غزل ١٧٦) استعمال لغات عربي بجاي لغات فارسي (نه تعمدًا بلکه به پيروي از سنّت متداول شعري عصر): امشب اي همسايه از معمورة خود دور باش / کز چراغ کلبۀ من شمع روشن کرده اي (همان : غزل ٢٧٦) ز ابناي دهر چشم وفا نرگسي مدار / چون نيست در زمانه ز اهل وفا کسي (همان : غزل ٢٨٦) يافتم زندگي اي از نفس جان بخشت / تا ابد ملک بقا باد ترا ارزاني (همان : غزل ٢٩١) استعمال مصادر عربي بطرز صحيح رقيب را و سگ خويشتن يکي مشمر / ميان نيک و بدان به که امتياز کني (ديوان نرگسي، غزل ٢٩٣) از وصل و هجر شکر و شکايت نميکنم / تا هست نيک و بدي در مقابل است (همان : غزل ٥٨) از فرقت تو آنچه به رويم رسيده است / در خدمت تو عرض به وجه حسن کند (همان : غزل ١٢٣) ج : سطح نحوي: از حيث نحوي، در غزليات و اشعار نرگسي نحو زبان بدرستي رعايت شده است و عدول از قواعد دستوري جز بندرت و انگشت شمار در آنها ديده نميشود؛ و اين امر متأثر از سبک شاعري عصر اوست و در شعر اکثر شاعران معاصر او هم بچشم ميخورد.