چکیده:
بخش کشاورزی ایران از نظر تولید، یکی از بخ شهای مهم اقتصاد کشور است، اما میزان تشکیل
سرمایه در این بخش، در مقایسه با عملکرد و ظرفی تهای آن نسبت به سایر بخش ها، قابل توجه
نیست. با توجه به این موضوع، هدف کلی پژوهش حاضر شناسایی مشکلات وام گیرندگان( کشاورزان)
و تعیین ارتباط آن با محدودیت های تامین اعتبار مالی بخش کشاورزی در استان زنجان در نظر گرفته
شده است که دو گروه اصلی در آن نقش دارند؛ کارشناسان بانک های کشاورزی، کارشناسان ادارات
جهاد کشاورزی و گروه دوم کشاورزان وام گیرنده میباشند. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی -
پیمایشی بوده که به شیوه همبستگی انجام شده و از بعد هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری،
کارشناسان بانک کشاورزی، سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان و کشاورزان وام گیرنده از بانک
کشاورزی بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 92 کارشناس و 217 کشاورز تعیین و نمونه-
گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده
که روایی آن با استفاده از روش صوری از سوی اساتید محترم دانشگاهی و متخصصین بخش کشاورزی
و استاد محترم راهنما مورد ارزیابی و پایایی بوسیله آلفای کرونباخ برای محک از اطمینان پرسشنامه
0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم / 0 و کشاورزان 701 / کارشناسان 73
و روش های آماری توصیفی و استنباطی مناسب استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان SPSS افزار
داد بین ادراک کارشناسان و وام گیرندگان به محدودیتهای تامین مالی بخش کشاورزی تفاوت
معناداری وجود دارد و از دیدگاه کارشناسان این بخش به ترتیب بین پایین بودن سطح اطلاعات
کشاورزان(کمسوادی و بیسوادی)، تخصیص اعتبار کم در بودجه عمومی دولت، مشکلات اخذ
تسهیلات بانکی و ناکافی بودن درآمد جهت پسانداز کشاورزان با محدودیت های تامین اعتبار
مالی بخش کشاورزی رابطه معناداری دارند. از دیدگاه کشاورزان نیز به ترتیب بین پایین بودن سطح
اطلاعات کشاورزان(کمسوادی و بیسوادی)، ناکافی بودن درآمد جهت پس انداز کشاورزان، ناکافی
بودن تسهیلات بانکی و مشکلات اخذ تسهیلات بانکی با محدودیت های تامین اعتبار مالی در بخش
کشاورزی تفاوت معناداری وجود دارد. در پایان با توجه به نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه
شده است.
Iran’s agricultural sector in terms of production, is one of the important parts of the economy, but the rate of capital formation in this sector, compared with the performance and capabilities in other sectors, is not significant. Considering this, the main purpose of this research is recognizing borrowers’ difficulties and determining its relation to credit supply constraints. There are two groups involving:First, Agricultural Banks’ experts and agricultural agencies’ experts and the 2nd group are farmers getting loans. This research is a descriptive-survey study and the correlation method is applied to the target. Population is consist of Agricultural Banks’ experts and agricultural agencies’ experts of Zanjan and loaners. Based on Cochran’s formula we have a sample of 92 experts and 217 farmer and sampling was done randomly. The validity of questionnaire was confirmed by the specialists and reliability was confirmed by Cronbach’s alpha. Reliability of the questionnaire for experts is 0/73 and for the farmers is 0/70. Data analysis was done by SPSS software using descriptive and inferential statistics methods. The results showed that perception of experts and borrowers about credit supply constraints has significant differences. In experts’ opinion, the low level of farmer’s information (low literacy and illiteracy), allocation of low credit to the General State Budgets, obtaining credit difficulties and inadequate income for farmers’ savings have a significant relationship with credit supply constraints. From a farmer’s perspective, between the independent variables and constraints in the credit supply in agricultural sector, there is a significant relationship.